اما به راستی سپاه قدس چیست؟ آیا یک تشکیلات نظامی است؟ آیا باید آن را در ردیف ارتشهای کلاسیک جهان طبقه بندی کرد؟ آیا این سازمان یک نهاد مخفی است که به اقدامات مزدورانه در نقاط گوناگون جهان مبادرت میورزد؟آیا سپاه قدس بازوی تروریستی جمهوری اسلامی است؟ و شاید هم ماند بسیاری مفاهیم دیگر متداول در ساختار سیاست جهان که در جمهوری اسلامی ملغمهای از معانی مختلف را در بر میگیرد؟
نیروهای قدس در جنگ ایران و عراق بهعنوان نیروی مرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تشکیل شد و فعالیتش را با حمایت از کردها برای مقابله با صدام حسین در زمان جنگ ادامه داد. همچنین با حمایت از احمدشاه مسعود در جنگ شوروی در افغانستان و بعدها در مقابله با طالبان دامنه فعالیتش را گسترش داد. همچنین گزارشهایی از نیروهای قدس مبنی بر حمایت از مبارزان مسلمان بوسنیایی در جنگ یوگوسلاوی در دست است. این نیرو در پوشش فعالیتهای فرهنگی و هنری در خارج از ایران فعالیتهای ایذایی و اطلاعاتی دارد و به ساخت فیلمهای مستند ضد غربی در خارج از ایران میپردازد.که پوششی برای انتقال اطلاعات نظامی و همکاری لجستیکی با گروههای تروریستی است و در حال حاضر فرمانده سپاه قدس، سرلشکر قاسم سلیمانی میباشد که گفته میشود بیش از سه سال جنایات جنگی در سوریه را به نفع بشار اسد فرماندهی کرده است.
مأموریت اصلی نیروی قدس، بر اساس اساسنامه آن سازماندهی، پروراندن، تجهیزکردن و سرمایهگذاری بر جنبشهای انقلابی اسلامی است. که تعبیر این شرح وظیفه مشخصا به سازماندهی و تلاش برای تقویت لجستیک و بالا بردن توان نظامی گروه های تروریستی و شبه نظامی مسلح هوادار علی خامنهای در کشورهای منطقه خصوصا لبنان، سوریه، عراق و افغانستان میباشد.
در ضمن نیروی قدس مسئولیت راهبرد سیاستهای خارجی رژیم جمهوری اسلامی را بر عهده دارد.
سیاستهای توسعه طلبانه جمهوری اسلامی و حمایتهای گسترده مالی و تسلیحاتی این رژیم از گروههای تروریستی موجب شده است تا سپاه قدس به واسطه همکاری تنگاتنگ با حزب الله لبنان، دولت سوریه، شبه نظامیان شیعه در عراق صاحب نفوذ بسیار زیادی در عراق، لبنان، سوریه باشد. تا آنجا که بارها از قول قاسم سلیمانی فرمانده این سازمان تروریستی نقل شده استکه سپاه قدس در صدد مبارزه با عربستان و ترکیه، و جلوگیری از کاهش قدرت شیعه در خاور میانه است.
بر اساس مستندات رسمی وزارت دفاع آمریکا پنتاگون ژنرال رایت روبین فرمانده نیروهای آمریکایی در منطقه فعالیت این نیروهای سپاه قدس را به هشت دسته تقسیم میکند: ۱-کشورهای غربی، ۲-عراق، 3-افغانستان, پاکستان, و هند، ۴- اسرائیل, لبنان, و اردن، ۵- ترکیه، ۶- آفریقای شمالی، ۷- شبه جزیره عربستان و ۸- جمهوریهای شوروی سابق.
اگرچه هرگز به صورت رسمی تعداد عوامل شاغل در این نهاد امنیتی تروریستی جمهوری اسلامی منتشر نشده است اما سازمانهای اطلاعاتی غربی تخمین میزنند نزدیک به ۲۰۰۰ نفر عامل اجرایی با ۸۰۰ نفر پرسنل هسته مرکزی به صورت سازمانی در استخدام سپاه قدس هستند. پیش از این نیز یکی از روزنامههای عرب زبان چاپ مصر تعداد عوامل اجرایی سپاه قدس را در مناطق عربی خاورمیانه بین3000 تا ۵۰۰۰ نفر گزارش کرده بود. نویسنده این روزنامه اطلاعات خود را به نقل از یک مقام حزب اله لبنان عنوان کرده بود و مدعی شده بود بیش از نیمی از این نیروها به صورت تخصصی مسئولیت آموزش فنون نظامی را به تروریستهای حزب الله و گروه های جهادی فلسطینی در خاک لبنان و سوریه عهده دار هستند.
تا کنون رد پای فرماندهان و عوامل اجرایی سپاه قدس در بسیاری از فعالیتهای تروریستی و حتی بمبگذاری های بین المللی پیدا شده است و حتی در مواردی بر اساس مستندات موجود دست داشتن ایران از طریق سپاه قدس در این موارد به اثبات رسیده است.
انفجار مقر تفنگداران آمریکایی و فرانسوی در بیروت (لبنان) در ۲۱ اکتبر ۱۹۸۳ یکی از این موارد است. در این عملیات دو نفر از اعضای حزبالله لبنان دو کامیون با بار مواد منفجرهای در حدود ۵۴۰۰ کیلوگرم تیانتی را به بلوکهای ساختمان کوبیدند و انفجار بزرگی به وجود آوردند که در اثر آن بیش از ۲۸۶ نفر از نیروهای آمریکایی و فرانسوی کشته شدند. پس از این حوادث نیروهای آمریکا و فرانسه لبنان را ترک کردند و سربازان اسرائیلی نیز تا ماه ژوئن ۱۹۸۵، از لبنان خارج شدند. اگرچه برای رهبران تهران این یک پیروزی محسوب میشد اما دامنه جنگ داخلی و آسیبهای گسترده به پیامد آن هنوز بر زندگی عمومی مردم لبنان و منطقه تاثیر دارد.
در موردی دیگر، لوئیس فری، رئیس سابق افبیآی که برای بررسی ترور ۲۵ ژوئن ۱۹۹۶ به عربستان سعودی اعزام شده بود، سپاه پاسداران و نیروی قدس را در این عملیات تروریستی دارای نقش دانسته است. در آن عملیات، انفجاری در برجهای خوبر و در پایگاه نیروهای آمریکایی در شهر دهران عربستان رخ داد. مواد منفجره از لبنان با کامیونی از نوع تانکر انتقال گاز قاچاق شده بود و حاوی دههزار کیلوگرم TNT بود و ۱۹ سرباز آمریکایی کشته شده و حدود ۴۰۰نفر مجروح شدند. به گفته لوئیس فری، «در سال ۱۹۹۷ ولیعهدوقت عربستان، امیر عبدالله، در حاشیه اجلاس سران کشورهای اسلامی دراسلامآباد، خطاب به هاشمی رفسنجانی گفته بود:«ما میدانیم شما عملیات خوبر را انجام دادید.» رفسنجانی در پاسخ اصرار داشته که خودش شخصا درگیر این کار نبوده و با اشاره به علی خامنهای گفته است: «او این کار را کرده است.»
فریبرز صارمی، استاد دانشگاه و پژوهشگر روابط بینالملل مقیم آلمان، که روی فعالیتهای تروریستی سپاه قدس و مستندات آن تحقیق کرده است معتقد است: «در سالهای گذشته هزاران نفر از واحد قدس و سپاه پاسداران در عراق فعال بودند، بهویژه از شیعههای عراق حمایت کردند. در سال ۲۰۰۸ موقعی که مبارزه آمریکا با مقتدی صدر خیلی بالا گرفت، قاسم سلیمانی مجبور به عقب نشینی از مواضع خود شد تا این تنش را تاحدی کاهش داد.» شایان ذکر است که در همین دوران بارها آمریکا به صراحت از نقش داشتن سپاه قدس در پرونده بمبهای کنار جادهای که برای مدت دو سال به کابوس مردم عراق تبدیل شده بود سخن به میان آورده است.
به گزارش روزنامه الشرق الاوسط به نقل از یک مقام ارشد امنیتی عراقی، سپاه قدس مسئول جنایت النخیب که ۳۰ عراقی زایر که از سوریه بازمیگشتند کشته شدند، بوده است. نیروهای امنیتی عراقی هدف این ترور را ایجاد تفرقه و فتنه طایفهای در عراق ارزیابی کردهاند. این مقام امنیتی عراقی معتقد بود «نیروی قدس به شدت بهدنبال کنترل جاده بین عراق و سوریه است و مسئولیت این نیرو گماردن نیروهای نظامی و امنیتی در حد فاصل این جاده است تا بر تمامی مناطق سنینشین خصوصاً در فرمانداری الانبار تسلط کامل داشته باشد. و نیروی قدس بهدنبال ایجاد جای پایی در بین مرز عراق و عربستان سعودی هستند و چندینبار تلاشهایی برای کنترل آن انجام دادهاند.»
در هنگام خیزش مردم کشورهای عربی، این نیرو به حمایت از گروههای شیعه و دخالت در امور داخلی برخی کشورها متهم شدکه نمونه بارز آن آشوبهای بحرین بود که با دخالت عربستان سعودی و نیز دستگیری برخی عوامل سپاه قدس در بحرین فیصله یافت.
روزنامه الشرق الاوسط به نقل از همان مقام ارشد امنیتی عراقی که خواهان مخفی ماندن هویت خود بودهاست افشا کرده است که سپاه قدس در تمامی زمینههای سیاسی، اقتصادی و امنیتی و بهویژه در منطقه حفاظت شده سبز بغداد (که سفارتخانههای غربی و عربی و ادارات و خانههای مقامات دولتی و اعضای پارلمان عراق در آن قرار دارد) نفوذ دارد. آن مقام امنیتی گفته بود: «اعضای سپاه پاسداران به درون منطقه سبز با پوشش محافظ فیزیکی مقامات دولتی و سیاستمداران عراقی که اکثراً از طرفداران احزاب شیعه عراقی هستند، نفوذ کردهاند.» او معتقد است عراقیهای شیعه در سپاه قدس استخدام شده و آموزش دیدهاند. سپاه قدس در تمامی بخشهای عراق پراکنده هستند و نفوذ دارند، و حتی به مناطق کردنشین با تاسیس شرکتهای تجاری نفوذ کردهاند.
در طول این سالها، علاوه بر موضع همیشگی آمریکا مبنی بر کمک نیروی قدس به شبه نظامیان شیعی بدر، وقایع زیر نیز شواهدی دال بر دخالت تروریستی سپاه قدس زیر نظر مستقیم رهبر جمهوری اسلامی در عراق فراهم آورده است:
در ۲۴ دسامبر ۲۰۰۶، نیویورک تایمز گزارش داد که دست کم چهار ایرانی توسط نیروهای آمریکایی دستگیر شدهاند که دو تن از آنها مظنون به عضویت در نیروی قدس هستند.
در سال ۲۰۰۷، دیوید پترئوس (David Petraeus) در کنگره آمریکا اعلام کرد که توان نیروی قدس در عراق رو به افزایش است. وی گفت آنها در عملیاتی علیه نیروی قدس، کامپیوتری به دست آوردند که در آن یک پرونده ۲۲ صفحهای شامل اطلاعاتی بود درباره طرح ریزی و هدایت عملیاتی که منجر به کشته شدن پنج سرباز آمریکایی در کربلا شد.
در ۲۳ نوامبر ۲۰۰۸، یک افسر نیروی قدس در فرودگاه بین المللی بغداد به جرم قاچاق اسلحه بازداشت شد.
در ماه ژوئن ۲۰۱۱، ۱۵ تن از کارکنان امریکایی در عراق کشته شدند، عملیاتی که آمریکا بر اساس اسناد و شاهد موجود تربیت و طرح ریزی آنرا از سوی نیروی قدس میداند.
در چهارده فوریه ۲۰۰۷، جورج بوش، رئیس جمهور وقت آمریکا، مستقیماً نیروی قدس را به ایجاد ناآرامی در عراق متهم کرد و گفت:
«با اطمینان میتوانم بگویم که نیروی قدس، بخشی از حکومت ایران، با کار گذاشتن بمبهای کنار جادهای پیچیده به گروههای نظامی ما در عراق آسیب رسانده است.»
بوش سپس گفته بود که نمیداند کدام یک از مقامات در ایران به نیروی قدس دستور میدهد، اما او به ایران اطمینان داد که از گروههای نظامی خود حمایت خواهد کرد. اگرچه بسیاری از صاحبنظران بر این عقیدهاند که فرماندهان سپاه قدس مستقیما از علی خامنهای دستور میگیرند، اما بوش با این لحن و بدون متهم کردن شخص خاصی، به ایران فرصت داد تا بدون وخیمتر شدن تنش دیرین ایران و آمریکا، عملیات نیروی قدس را متوقف کنند.
ظاهرا این تهدید پاسخ مثبتی دریافت کرد، توماس متز (Thomas Metz) رئیس دفاع درمقابل بمبهای کنار جادهای در عراق در سال ۲۰۰۸ به لوس آنجلس تایمز گفت: «طی سه ماه گذشته آنها (نیروی قدس و شیعه) عملیات خود را کاهش دادهاند. گویا کسی از طرفهای شیعی مرتبط با ایران این تصمیم را گرفته است. اکنون بمبهای ضدزرهای که در عراق پیدا میشود پیچیدگی کمتری دارند که نشان میدهد دیگر از ایران قاچاق نمیشوند.» علی دباغ، سخنگوی حکومت عراق نیز در همان ایام گفت که ایران اخیراً موضع بهتری در قبال عراق اتخاذ کرده است.
متز در ادامه سخنان خود آماری را ذکر میکند که تا حدی میتواند دامنه دخالت نیروی قدس در عملیات تروریستی علیه نیروهای آمریکایی را نشان دهد: « این بمبها تنها ۵ درصد از بمبهای کنار جادهای را شامل میشوند اما باعث ۳۵ درصد از تخریبها شدهاند.»
پاسخ جمهوری اسلامی به اینکه آیا در عملیات تروریستی در عراق نقش دارد، مبهم است. آنها ادعا میکنند که مستقیماً هیچ عملیاتی انجام نمیدهند و سپاه قدس تنها یک الگو برای رزمندگان مسلمان است، اما صرف وجود سپاه قدس به عنوان یک شاخه نظامی پرتعداد و مباهات رسانههای وابسته به سپاه به انجام ماموریتهای مخفی برون مرزی، با این ادعا در تناقض قرار دارد.
دامنه فعالیتهای سپاه قدس به عنوان بازوی تروریستی جمهوری اسلامی همواره در منطقه و با هدف آسیب زدن به امنیت اسرائیل فعال بوده است از همین رو پس از شروع اعتراضات بهار عربی و موج مخالفت مردم سوریه با ادامه حکومت بشار اسد، ایران به لحاظ پایگاه استراتژیک خود برای مداخله در امور مربوط به اسرائیل با دخالت سپاه قدس در سوریه کوشیدهاست از سرنگونی اسد جلوگیری کند. روند درد آوری که تا کنون به کشته شده بیش از 150 هزار شهروند سوری انجامیده است.
در ماه مه۲۰۱۲، اسماعیل قاآنی جانشین فرماندهی سپاه قدس در پاسخ به ایسنا عملاً دخالت این نیروها در جنگ سوریه را تایید کرد: «اگر جمهوری اسلامی در سوریه حاضر نباشد، قتل عام مردم ابعاد بیشتری به خود خواهد گرفت… قبل از حضور ما در سوریه بسیاری از مردم توسط مخالفین کشته شدند، اما با حضور فیزیکی و غیرفیزیکی جمهوری اسلامی جلوی قتل عام بزرگ در سوریه گرفته شده است.»
این خبر بلافاصله از سایت ایسنا حذف شد. در حقیقت، این نخستین بار بود که یک مقام ارشد سپاه حضور و عملیات نیروی قدس در سوریه را پذیرفته و آنرا اعلام کرد.
جزایری، معاون ستاد کل نیروهای مسلح، حتی این سطح از دخالت را در مقابل اقدامات بعدی ناچیز میداند: «هنوز هیچ یک از دوستان سوریه و جبهه بزرگ مقاومت وارد عرصه نشدهاند و چنانچه این اتفاق روی دهد ضربات قاطعی به جبهه دشمن و به خصوص عربهای منفور وارد خواهد شد.»
اعضای مجلس ملی سوریه گفتهاند که اطلاعات معتبری در دست دارند که نشان میدهد قاسم سلیمانی مخفیانه با بشار اسد و فرماندهان نظامی او برای سرکوب معترضین همکاری میکند. رضوان ضیاحده، عضو اجرایی مجلس ملی سوریه (ائتلافی از اپوزیسیون)، گفت که «نیرویهای قدس اساساً مشغول تمرین و کمک به گروهکهای نظامی و تک تیراندازها هستند.» همچنین گفته میشود که ایران در جمع آوری اطلاعات به سرویس اطلاعاتی رژیم سوریه کمک میکند، از جمله مونیتورینگ اینترنت و پیامهای کوتاه تلفنی معترضین.
تحلیل گران تخمین میزنند که شمار نفرات ارتش قدس در سوریه، صدها یا حداکثر یکی دو هزار نفر باشد. آنها حداقل یک پایگاه در الزبدانی در نزدیکی دمشق تاسیس کردهاند.
شهر کوچک الزبدانی برای نیروی قدس بسیار حائز اهمیت است و به نظر میرسد که مقر عملیاتهای آنها در آنجا قرار دارد. از طریق همین شهر بود که نیروهای ایرانی در سال ۱۹۸۳، دیوید دوج (David Dodge) رئیس دانشگاه آمریکایی بیروت را که توسط حزب الله ربوده شده بود به تهران منتقل کردند.
حفظ رژیم بشار اسد برای جمهوری اسلامی حیاتی است. علاوه بر اینکه ایران با از دست دادن یکی از همپیمانان خود در منطقه تنها خواهد ماند و نمونه سوریه به الگوی مناسبی برای پیاده شدن در ایران تبدیل خواهد شد، حزب الله نیز خانه امن خود را در سوریه را از دست خواهد داد و اگر در آینده جنگی بین حزب الله و اسرائیل درگیرد، آنها هیچ پایگاهی برای عقب نشینی موقت در اختیار نخواهند داشت.
دخالت نیروی قدس به این دو کشور محدود نمیشود. تاکنون نیروی قدس به انجام عملیات تروریستی در کشورهای تایلند، آذربایجان، گرجستان، هند، بلغارستان و آمریکا (برعلیه سفیر عربستان ) متهم شده است.
نیروی قدس مهمترین ابزار دخالت نظامی- تروریستی ایران در منطقه است. به نظر غرب، فعالیتهای نیروی قدس حاکی از تلاش جمهوری اسلامی برای بی ثبات کردن منطقه از یک سو و ایجاد اهرم فشار به قدرت های جهانی از سوی دیگر در بازی هستهای ایران است.
از سوی دیگر نقش پر رنگ اما پنهان ایران و سپاه قدس در همکاری نزدیک نظامی با حزب الله لبنان و گروه تروریستی حماس موجب توسعه توان تهاجمی این دو گروه متخاصم با دولت اسرائیل شدهاند. که علاوه بر بر هم زدن تعادل امنیتی در منطقه، زمینه ایجاد صلح پایدار بین اسرائیل و اعراب را به طور جدی با خطر مواجه کردهاست.
حمایت گسترده نظامی ایران از حزب الله لبنان و نیز ارائه پنهانی تسلیحات و تکنولوژی موشکی از ایران به جنوب لبنان همواره در صدر اعتراضات مقامات امنیتی اسرائیل به کنوانسیونهای جهانی در سالهای اخیر قرار داشته است.
فرماندهان سپاه قدس آنچنان که از نامشان سازمان نظامی-تروریستی شان بر میآید(اشاره به بیت المقدس نام اسلامی شهر اورشلیم که نخستین قبله مسلمانان-قدس- بوده است) در سر هوای همان شعار را دارند که در زمان جنگ ایران عراق هزاران جوان ایرانی را شتسشوی مغزی داده و روی مین فرستادند شعاری که میگفت راه قدس از کربلا می گذرد. این روزها آنها تا کربلا رسیدهاند اگرچه پاهایشان تا مفرغ در خون و جنایت غرق شده است اما باید دید ادامه بی توجهی جامعه جهانی به رویکرد تروریستی آنها میتواند جرقه در انبار باروت در مرزهای اسرائیل با لبنان بیافکند؟
این سوالی است که اگر امروز مقامات مسئول جامعه جهانی متعهدانه به آن پاسخ ندهند، بی تردید تاریخ پاسخی تلخ به آن خواهد داد.