البته رژیم ایران بر اساس یک تصور نادرست و غلط و جعل تاریخی شکل گرفته و همین اسلام سیاسی خلق شده توسط خمینی و مُلاها به ایران و منطقه خاورمیانه آسیب های جدی رسانده است. رژیم ایران یک حاکمیت عقب مانده و متوهم و بحران زا است. هم خمینی و هم خامنه ای، شیفته آیه های قتل و کشتار در قرآن هستند و ابدا از صلح و همزیستی مسالمت آمیز و احترام به دیگر ادیان و اقوام سخنی به زبان نمی آورند.
نظام مُلاها در تهران هم یک نظام خالی از محتوی است. بیراهه نیست اگر بگوئیم که آبشخور فکر حکومت جبار و غیر مدرن فعلی در تهران، ترکیب اسلام و کمونیسم است. با یک ذهنیت دینی مملو از خرافات و دروغ و عوامفریبی که صرفا در 46 سال اخیر، در پی قدرت بی مهار و نمایش وحشی گری بوده اند.
اما در جهان فعلی، دادگاهی نمایشی با تفکری غلط چنین حکمی را برای دلخوشی تروریسم خلافت اسلامی و شبکه تروریستی همراه او و دست ساز او در خاورمیانه صادر می کند. و انگار در رسانه های جهان هم نمی شود گفت که در نیم قرن اخیر، دو دیکتاتور ایران، خمینی و خامنه ای از مغول هم بدتر و مایه ننگ تاریخ بشری و جهان فعلی اند.
در سیستم خلافت اسلامی فعلی در ایران، خلیفه اول (خمینی) و دوم (خامنه ای) ، کمترین تفاوتی با ماهیت پلید سلاطین خونریز صفویه و یا بی کفایت قاجاریه نداشته و ندارند. حاکمیت فعلی در ایران، ادامه همان گروه تروریستی «فدائیان اسلام» است.
انگار در دادگاه نمایشی نمی توان گفت که مُلایان شبکه تروریستی هلال شیعی را درست کردند و آنها جنایت 7 اکتبر را خلق کردند و خواهان نابودی اسرائیل هستند. حاکمیت سیاسی دیکتاتوری خشن در تهران به صورت مداحی، چاپلوسی، مافیایی و هیات های مذهبی اداره می شود.
در زمستان بی بهار 1979، با نام خدا ، خمینی پایه های اولین و خونریزترین و فاسدترین حکومت الله بر زمین را ریخت و نظم ارتجاعی، واپس گرا، سخیف و وحشیانه ای قوام گرفت که مجموعه ای نازیبا و وحشتناک و بی قواره با توهمی نامفهوم به اسم اسلام ناب محمدی را پایه گذاری کرد.!
حاکمان شیعی فعلی در تهران با یک سیستم مافیایی از آدم های خطرناک ، با وقاحت و خودشیفتگی از حقانیت خود حرف می زنند و همواره با تروریسم و فتنه گری و بحران سازی می خواهند خود را تحمیل کنند. بنیاد فکری شان بر اساس لمپنیسم و شارلاتانیسم و رادیکالیسم – از اجزای خمینیسم – است.
بنیاد فکری این رژیم علیه دوستی با جهان و نظم و صلح است. در داخل کشور، هسته سخت قدرت با چماق و گلوله حکمرانی می کند و در خارج از کشور هم ، عامدانه به ترویج ترس و ترور مشغول اند. این رژیم و شخص خامنه ای ، بارها و بارها گروه های تروریستی برای کشتن ترامپ را اعزام کرد و لو رفت. برخلاف همه اصول بین الملل هم چند بار در پی کشتن نتانیاهو بر آمد. در هیچ دادگاهی هم محکوم نشد و او را آیت الله – به معنی نشانه خدا بر زمین – می نامند و نقاب تقدس جعلی او را هم کنار نمی زنند تا جهانیان بداند که او نماد همان حکایات امیرمؤمنان جعلی، خلافکار، دزد، غارتگر و قاتل در تاریخ خلافت های اسلامی در کره زمین در 1400 سال اخیر است.
همان دادگاه های صادر کننده حکم مضحک و تمسخرآمیز علیه نتانیاهو ، کتاب تاریخ را هم نمی خوانند که بدانند دو حاکم ایران از 1979 تا امروز، از هیتلر آلمان، مائو چین، لنین و استالین روسیه، موسولوینی ایتالیا، پل پوت کامبوج، کیم یونگ کره، فیدل کاسترو کوبا، ایدی امین اوگاندا، فرانکو اسپانیا، قذافی لیبی، صدام عراق، چاوسشکو رومانی خطرناک تر هستند. انگار گوش و چشم شان به واقعیت ها بسته است.
این رژیم پر ادعا و چپاولگر به دنبال ساختن "اتحادجماهیر اسلامی" است. هسته سخت حکومت هم در پی جانشینی مجتبی خامنهای است، و برایحکمرانی فرزند دیکتاتور فعلی، تبلیغ میکند! تا از او بن سلمان جعلی بسازند.
البته در تاریخ خوانده ایم که در زمانه خلفای فاسد و جنایتکار اُموی[Umayyad Caliphate] هم، یزید بجای پدرش [معاویه بن ابی سفیان] به طور ارثی نشست! اصولا تاریخ امامت شیعه مملو از موروثی گری است و قدرت به ارث می رسد. اما در اخلاق و رفتار رژیم ایران ، اگر بر قدرت باقی بماند، تغییری ایجاد نمی شود و همین هسته های تروریسم با شدت بیشتری ادامه می یابند و همچنان، ایران و منطقه را تا سالهای سال با تلاطم و ناآرامی روبرو خواهند کرد.
جهان، سخنان امروز خامنه ای را شنید اما واکنشی نشان نداد. اساسا ماشین تبلیغات رژیم در جهان فعلی، با موج سواری، تکرار شعارهای توخالی، هیاهو و دروغ های رژیم تهران را منعکس می کند. تمام رسانه های رژیم در پی انعکاس خوراک فکری خامنه ای است تا همه چیز – حتی شکست هایشان – را به «سرود فتح» ترجمه کنند و نمایش اقتدار نظامی و امنیتی او هم است که از دیروز در پی تکرار تهدید نابودی اسرائیل هستند و یا ساخت بمب اتمی را به رخ جهان می کشند.
اما رژیم مُلاها هر وقت با چالش و تهدید جدی روبرو بشوند، در لاک دفاعی و سوراخ خود قایم می شوند. خامنه ای هم کم کم به این درجه از یقین، رسیده است که می تواند با همان نقاب ریا و تقلب، همه چیز را به رسانه های جهان بفروشد. هم گروه های تروریستی علیه اسرائیل درست کند، هم آنها را به حمله علیه اسرائیل تحریک کند و آن را پیروزی اسلام بنامد و هم در پشت یک تابلوی دروغ به نام «مقاومت اسلامی» قایم شود و دستور قتل ترامپ و نتانیاهو را بدهد. نگاهی محروم و توهم زا و واقعیت گریز و خرفتی این دیکتاتور بزدل هم برای منتقدان رسانه های جهان، انگار اهمیتی ندارد. تا امروز که اسرائیل در پی نابودی حلقه تروریسم است، آیا در رسانه های جهان دیده اید که یکی بیاید و پیروزی اسلام خیالی خامنه ای را به چالش بکشد؟ آیا دیده اید که کسی از او بپرسد که او چه صلاحیت و مشروعیتی دارد که خود را شبان گله جهان اسلام بداند؟ چرا کسی نمی نویسد که در مغز متوهم او، عقلانیت و منطق جایگاهی ندارد و همواره بخاطر همین ماشین تبلیغات ، خودش را حق مسلم می داند.
اما رسانه های جهان همچنان در پی ماتیک مالیدن به لب خوک هستند . وقتی خمینی و خامنهای گفتند: «تا آخر خط ایستادهایم!» اما کسی نپرسید که آخر خط، مقصود نابودی کل ایران و خاورمیانه است؟
نویسنده: عرفان قانعی فرد