تقریباً تمامی اردوگاه ضد اسرائیلی برای آن که توحش حماس را در کشتار هفتم اکتبر توجیه کنند، تأکید بر آپارتاید بودن دولت و حکومت کشور اسرائیل دارند. کافی است فهرستی از اموری که در دوران آپارتاید آفریقای جنوبی بوده و با آنچه در اسرائیل می گذشته و می گذرد را مقایسه کنیم تا مشت این دروغپردازان ریاکار باز شود. یادآوری می کنم که یکی از منابع این حضرات کتاب "صلح و نه آپارتاید" نوشته جیمی کارتر رئیس جمهور سابق ایالات متحده می باشد که پر از تناقض آشکار است و چند نمونه از آن را نیز در زیر می آورم:
"رنگین پوستان و سپیدپوستان در نواحی جداگانه از یکدیگر می زیستند در حالی که اعراب و یهودیان در اسرائیل هر جایی که بخواهند زندگی می کنند."
" رنگین پوستان خواهان نابودی آفریقای جنوبی نبودند در حالی که حماس و جهاد اسلامی خواهان نابودی اسرائیل بوده و هستند."
" رنگین پوستان می بایستی از امکانات رفاهی ویژه خود مانند ساحل دریا، اتوبوس، مدرسه، توالت ها و حتی منابع آب آشامیدنی خود استفاده کنند و حق استفاده از این امکانات که متعلق به سپیدپوستان بود را نداشتند در حالی که در اسرائیل همه این امکانات متعلق به همه است. "
" رنگین پوستان بالاجبار از آموزش پایین تر، خدمات بهداشتی و خدمات عمومی پست تر از سپیدپوستان استفاده می کردند در حالی که در اسرائیل کلیه خدمات عمومی و آموزش برای همگان و در کلیه مدارس و دانشگاهها به روی همه به صورت یکسان باز است."
" رنگین پوستان نه این که نمی توانستند به هیچ مناصب بالای سیاسی برسند، بلکه حتی حق رأی هم نداشتند و حتی شهروند محسوب نمی شدند. در حالی که اعراب نه فقط حق رأی دارند، بلکه می توانند احزاب سیاسی خود را داشته باشند و در حال حاضر 10 کرسی در پارلمان اسرائیل دارند. یکی از قضات دیوان عالی اسرائیل یک عرب بود و برخی سفرای اسرائیلی عرب هستند."
در کتاب جیمی کارتر پس از همه صغرا و کبرا برا خواندن، تقریباً در پایان کتاب خودش می نویسد:
"هدف اصلی جدایی اجباری این دو ملت با آفریقای جنوبی متفاوت است." یعنی تقریباً در پایان کتاب (صفحه 189) تمام آنچه را که برای یکی کردن اسرائیل و آفریقای جنوبی رشته کرده بود، پنبه کرده است.
جیمی کارتر در کتابش سرزمین فلسطین و اسرائیل را گرداب کوچکی می بیند که بادهای نفرت، نابردباری و خونریزی دور آن می چرخد که کاملاً درست است و اسرائیل هدف این بادهای نفرت است. ولی او به جای آنکه نفرت پراکنان که اعراب هستند را مسئول بداند، قربانی یعنی اسرائیل را هدف تیرهای زهرآگین و دروغین خود می کند.
حال این پرسش مطرح می گردد که کشورهای اعراب که همه یهودیان کشورهای خود را که بالغ بر 850 هزار نفر بوده اند و اموال آنان را مصادره و آنها را اخراج کرده اند، کشورهای آپارتاید هستند و یا اسرائیل که جمعیت 165 هزار نفری اعراب مقیم اسرائیل در سال 1948، امروز رقمی حدود 2 میلیون نفراست؟!
در مورد جیمی کارتر نیز بهتر است این را یادآوری کنم که ما ایرانیان بیش از هر کسی او را می شناسیم که با اندیشه اشتباه استقرار دموکراسی برای تروریستهای اسلامی و تلقین آن به شاه فقید، زمینه آزادی عمل تروریستهای اسلامی یعنی خمینی و هوادارانش را بوجود آورد و آنچه که نباید بشود، شد.
درسی که ما ایرانیان باید تاکنون آموخته باشیم این است که با تروریستها نمی توان مصالحه و یا معامله کرد بلکه آنها را باید ریشه کن کرد.
نویسنده : بیژن خلیلی