این جنبش نخست مسیر چپگرایی و سپس چپگرایی، ملی گرایی و اسلام گرایی در دوران پهلوی ها و از آغاز دوران جمهوری اسلامی مسیر چپگرایی و در نهایت از سالهای اواخر دهه ۷۰ خورشیدی مسیری کاملا غیر چپگرا، ضد اسلام گرایی، هوادار مدرنیته و مدرنیزم و در نهایت غرب گرا و سکولار و ملی گرا را طی نموده است.
سرکوب خونین جنبش های دانشجویی توسط جمهوری اسلامی ایران و رژیم مستبد مذهبی آن از همان روز بعد از استقرار این رژیم در ایران آغاز شد و در درازای ۴۵ سال گذشته ادامه داشته و دارد.
کارنامه حکومت اسلامی مشحون از قتل و اعدام و مجروح نمودن و به زندان انداختن و از تحصیل محروم کردن دانشجویان بوده است. حکومت هم زمان با این سرکوبهای خونین ، دهها مانع و سد را برای این جنبش و دانشجویانی که با این جنبش همراهی و هم سویی می کنند بوجود آورده است. لکن جنبش دانشجویی غرب گرا هم چنان زنده است و از نسلی به نسل بعدی منتقل می شود.
و اما جنبش دانشجویی در غرب و بویژه در امریکا چه می گوید و چه می کند؟
در دهه ۶۰ میلادی دانشجویان در اعتراض به بی عدالتی های اجتماعی مانند فقر، رفتار ناعادلانه با شهروندان آفریقایی آمریکایی و آزادی بیان در محوطه های دانشگاهی اعتراض می کردند. آنها بعداً تمرکز خود را به مخالفت با جنگ ویتنام معطوف کردند. اما این جنبش امروزه روز در آمریکا، نا آگاهانه در پشتیبانی از ارتجاعی ترین اندیشه های واپسگرایانه خود را به آب و آتش می زند. این جنبش بدون در نظر گرفتن ماهیت ضد بشری و ضد حقوق بشری اسلام گرایی از هدفهای آن پشتیبانی می کند. هدف نهایی اسلام گرایان چیست ؟ استقرار حکومت الله بر روی زمین یعنی بر هم زدن بنیادهای دموکراتیک غرب، غیرمسلمانان را به شهروند درجه دوم تقلیل دادن و در نهایت استقرار حکومت هایی مانند جمهوری اسلامی و طالبان در آمریکا. این هدفها بارها و بارها از زبان تئوریسین های جمهوری اسلامی مطرح شده است و هیچ هم شوخی نمی کنند. باور نکردنی است که دختران دانشجوی آمریکایی که امروز از نهایت آزادی مدنی برخوردارند، لچک بر سر می کنند و با کسانی همراهی می کنند که اگر بر سریر قدرت سوار شوند، آپارتاید جنسیتی را برقرار و آمریکا را به دوران برده داری برمی گردانند. شعارهای یهود ستیزانه این به اصطلاح جنبش دانشجویی این روزها گوش مردم آمریکا را کر کرده است.
دانشجوی ایرانی امروز از گفتن مرگ بر آمریکا (در حقیقت مرگ بر ارزشهای آمریکایی) پرهیز می کند ، پرچم آمریکا را لگدمال نمی کند و در برابر دانشجوی آمریکایی به پرچم آمریکا اهانت می کند و آن را آتش می زند.
به نظر می رسد ما ایرانیان این ضرب المثل را به خوبی درک کرده ایم، « سر آمده را حکیم است» و آمریکاییان هنوز راهی بس دراز در پیش دارند که معنای کوشش های ناآگاهانه امروز خود را درک کنند. به امید روزی که این اتفاق نیفتد، چرا که ما ایرانیان مجدداً بی خانمان می شویم و نمی دانیم به کجا پناه ببریم؟
نویسنده: بیژن خلیلی