خامنه ای دو واقعه را مهمترین وقایع از خرداد پارسال تا امسال برشمرد، «طوفان الاقصی» و «کشته شدن رئیسی»
خامنه ای فراموش کرد و یا خود را به فراموشی زد که بگوید پانصد میلیون دلار از جیب ملت ایران خرج ۲۴۰ موشک و پهباد نموده و به سوی اسرائیل پرتاب کرده و ۹۹ درصد این حمله با شکست کامل روبرو شده است.
از سوی دیگر در حمله متقابلی که اسرائیل به پایگاه سامانه ضد هوایی تـأسیسات اتمی کرد، تمامی این پایگاه را بی سر وصدا و بدون رجز خوانی با خاک یکسان نمود و نشان داد که هرگاه اراده کند دمار از روزگار این رژیم تبهکار و بازوی جنایتکارش سپاه پاسداران در می آورد.
۲- البته که طوفان الاقصی واقعه مهمی برای نشان دادن ژرفای اعمال جنایتکارانه مشتی تروریست آدمکش بوده و تاریخ منطقه را تغییر داده است. در حقیقت تروریستهای حماس که نابودی یهودیان و اسرائیل را در منشور خود مطرح کرده اند، جنایتکارانه ترین وجه آن را از تئوری به عمل تبدیل کردند و خامنه ای آن چهره جنایتکار و ضد انسانی خود را یک بار دیگر بویژه به ملت ایران نشان داد که مشتش مدتهاست با جنایتهایی که علیه ایرانیان انجام داده، باز شده است.
۳- همه می دانند که پس از اعمال جنایتکارانه تروریستهای حماس در هفتم اکتبر و کشتن ۱۲۰۰ نفر انسان بی دفاع و گروگان گرفتن ۲۴۰ نفر، اگر رهبران حماس خود و ماشین جنگی خود را تسلیم می کردند و گروگانها را آزاد می کردند، هیچ اتفاق ناگواری برای غیر نظامیان اهل غزه شامل کودکان و زنان صورت نمی گرفت، در حالی که جان و سرنوشت اهالی غزه برای آنها مهم نبود و در قطر جا خوش کرده بودند و کرده اند. این را از این جهت می گویم که حدود ۲۰ هزار کارگر از اهالی غزه در روز هفتم اکتبر در داخل اسرائیل بودند و اگر اسرائیل و اسرائیلیها می خواستند مقابله به مثل کنند که یک نفر از این ها نمی توانست جان سالم به در ببرد در حالی که اسرائیل آنها را در کمپی جمع کرد و چند روز بعد آنها را به غزه صحیح و سالم برگرداند. (من در مقاله دیگری در این مورد و جعلیات سایت چپگرای اخبار روز در ایرانشهر نوشته ام.)
۴- خامنه ای خوب می داند که به پایان زندگی حماس جنایتکار و خود تبهکارش چند صباحی بیش نمانده است . اسرائیل عزم جزم کرده که کار حماس را یکسره کند که در شرف اتمام آن است و از سوی دیگر اراده ملت ایران بر این است که کار خامنه ای و اعوان و انصارش و میراث ضد بشری خمینی را برای همیشه یکسره کند.
به امید آن روز
نویسنده : بیژن خلیلی