متن ایمیل مهناز تمدن با عنوان " یه مشت نون به نرخ روز خور" به شرح زیر بود:
مجری از آقای تحلیلگر میپرسد: شما پیشبینی می کنید چه دوگانهای شکل بگیرد در روزِ آخرِ انتخابات؟ جناب محسنسازگارا طفره میرود. مجری دوباره میگوید؛" حالا مهم نیست، ممکن هم هست اشتباه باشه، یه پیشبینیه دیگه، بگین"، سازگارا پاسخ نمیدهد و از زیر سوال در میرود. می دانید چرا؟ چون شغلش به خطر میفتد، چه شغلی؟ تحلیلگری! به جان شما، نان میخورند از تحلیلگر بودن! اگر بگوید قالیباف و پزشکیان، و بعد مثلاً جلیلی بالا بیاید، یا برعکسش مثلا کل داستان بشود بین قالیباف و جلیلی، آنوقت این استاد احساس میکند ضایع شده، پس چه بهتر از گنگ گویی. ماجرا این است که این نوع تحلیلگران، سخنانی میگویند سرشار از تناقص، یعنی بخشی از گفتهشان درباره یک موضوع، بخش دیگر را نقض میکند، اصلاً همه نقیضهها را با هم میگویند، نتیجه چه میشود؟ هر چه بشود، یک لبخندی به لب میزنند و با چهار فحش جدید به جمهوری اسلامی و استمرارطلبان ، میگویند "همانطوری که قبلا گفته بودم". میگویند: دیگر حاکمیت یکدست اجازه حضور به همان اصلاح طلبانش را هم نخواهد داد. میگوید: حالا که تایید شد چه؟ میگویند: تایید صلاحیت پزشکیان کلاهی است که حاکمیت بر سر اصلاح طلبان گذاشته برای افزایش مشارکت. میگوید: خوب اگر رأی بیاورد چه؟ میگویند: مگر جمهوری اسلامی آرا را میشمارد؟ میگوید: خوب اگر نمیشمارد چرا تایید کرده برای افزایش مشارکت؟ خودش یک آماری میداد و خلاص. میگوید: خوب نه آنقدر، یک مقداری شلوغ میکند بازار را که بتواند آمارِ دلخواه اعلام کند. میگوید: اگر رییس جمهور شد چه؟ میگوید: پوست موز است که ناکارآمدی را گردن این گروه بیندازد. میگوید: پس حرف قبلیت که نمیشمارند اشتباه است؟ میگوید نه، خودشان بخواهند نامش را درمیآورند. میگوید: پس دلیل ادای افزایش مشارکت که گفتی چیست اگر همه چیزش را میسازند. و این بحث انتها ندارد. کلا این بحثها اتلاف وقت است و الکی، چرا؟ چون یک طرف میخواهد هر چه شد، بگوید "ما که گفتیم، تو چه سادهای"، خندهدار اینست که این گروه امروزه شنونده و خواننده بیشتر دارند!
یه مُشت زنازادهِ نونِ به نرخِ روز خور! و ....
و نگارنده این سطور، پاسخ زیر را با عنوان "استفاده از دشنام های ناموسی، به طور قطع و یقین زن ستیزی است" برای مهناز تمدن و سایر مخاطبان مطبوعاتی نوشتم که تا این لحظه نه خانم تمدن و نه بقیه مخاطبان به جز از آقای سعید بهبهانی که مرا به یک گفتگوی تلویزیونی در همین مورد دعوت کرد، واکنشی ندیدم.
خانم تدین گرامی ،
چالش شما در مورد این که تحلیلگران محترم از پاسخ به پرسش طفره می روند می تواند صحیح باشد، ولی شما با توجه به این که به خصوص یک زن هستید، نباید لفظ « زنا زاده» را به کار ببرید. مادران این خانم و آقایان هیچ گناهی در این مورد ندارند که مورد خطاب قرار بگیرند.
دوم این که به دنیا آمدن از یک پدر و مادر که برایشان صیغه عقد جاری شده و یا از یک پدر و مادر که صیغه عقد برایشان جاری نشده، امتیازی برای هیچ کس نباید بوجود بیاورد.
سوم این که در ممالک غربی مادرانی که همسر ندارند و فرزند خود را بزرگ می کنند به عنوان single mother مورد همه گونه حمایت دولت فدرال و ایالتی هستند و اصلا به آنها توهین که نمی شود هیچ، بلکه از همه گونه احترام به دلیل آن که بزرگ کردن فرزند را به تنهایی انجام می دهند، برخوردار هستند.
استفاده از این نوع واژه ها که تماماً بوی زن ستیزی می دهد جداً باید در میان ما چه به صورت نوشته و چه به صورت گفته، حذف شود تا ما بتوانیم حکومت اسلامی زن ستیز و انسان ستیز را از اریکه قدرت ساقط کنیم.
با مهر
بیژن خلیلی