اکبر گنجی برای آن که بتواند برای رژیم سلطانی خامنه ای (این واژه سازی از تراوشات قلمی خود اکبر گنجی در مورد خامنه ای است) مشروعیت بخرد و مردم را پای صندوقهای رأی بیاورد، جعلیاتی را به عنوان فکت در مقاله خود گنجانده است که در این جا به چند مورد آن اشاره می گردد.
ایشان در همان ابتدای مقاله خود نوشته است: «بدون شک رژیم تروریستی و اشغالگر و نسل کش اسرائیل نفوذی های زیادی در ایران داشته و دارد.»
الف: رژیم جمهوری اسلامی ایران تروریستی است و یا دولت اسرائیل؟ رژیمی که در روز روشن ایرانیان دو تابعیتی را و یا شهروندان کشورهای دیگر را گروگان می گیرد و آنها را در ازای آزادی جنایتکارانی مانند حمید نوری رها می کند.
آیا اسرائیل که بدون کوچکترین دریافت غرامتی، از مصر و یا کشورهای عربی دیگر که جنگ جون ۱۹۶۷ را به آن تحمیل کردند، یک طرفه از آنجا یعنی غزه خارج شد، اشغالگر است؟ و یا ترکیه که بخشی از کشور قبرس را بیش از ۵۰ سال است اشغال کرده است و نم پس نمی دهد و اردوغانش بمانند همین گنجی شارلاتان، سخن از اشغالگری اسرائیل می گوید و یا پوتین تبهکار که در روز روشن پس از اشغال شبه جزیره کریمه، جنگی تجاوزکارانه را دو سال پیش شروع کرده و هم اکنون بیش از ۲۰ درصد خاک اوکراین را اشغال کرده است و کک، این ضد اسرائیلیان و یهود ستیزان مانند گنجی را نمی گزاند؟
ب: اسرائیل نسل کش است که تاکنون از زمان استقلال خود یعنی از ۱۹۴۸ به بعد حتی تروریستهای فلسطینی که دستشان به خون بیگناهان اسرائیلی و یهودی آلوده است را اعدام نکرده و نمیکند و یا رژیم جمهوری اسلامی ایران که بیشترین تعداد اعدام یعنی قتل دولتی را علیه شهروندان خودش اعمال کرده است که در تاریخ معاصر جهان مانند ندارد؟ آیا اسرائیل نسل کش است که جمعیت اعراب فلسطینی آن از ۱۶۰ هزار نفر در سال 1948 در خاک اسرائیل، امروزه به دو میلیون نفر رسیده و یا کشورهای اسلامی و یا عربی از یهودیان نسل زدایی کرده اند که جمعیت آنها از 850 هزار نفر در همین بازه زمانی به 1000 نفر کاهش یافته است و یا جمهوری اسلامی ایران که با داشتن قانون اساسی ضد ایرانی خود، ایرانیان را به شیعه و سنی، یهودی و مسیحی و بهایی و زرتشتی تقسیم کرده و با آپارتاید مذهبی و زیر پا گذاشتن حقوق شهروندی آنان که در این قانون اساسی به صراحت این آپارتاید را در خود گنجانده است، به نسل زدایی از آنان اقدام نموده است. برای نمونه جمعیت یهودی ایران که در آستانه انقلاب اسلامی متجاوز از صد هزار نفر بوده با این که جمعیت ایران از آن زمان تاکنون حدودا سه برابر شده به ده هزار نفر کاهش پیدا کرده است. آیا سربازان اسرائیلی نسل کشی می کنند که در همه حال مراقبند که در حد امکان از کشته شدن غیرنظامیان فلسطینی دوری کنند و یا سپاه پاسدارانی که اکبر گنجی یکی از فرماندهان آن بوده که کشتن اهالی ایران را از بدو تولد این نهاد غیر انسانی از افتخارات خود می دانسته اند.
البته که اسرائیل بالاجبار تروریستهایی که دستشان به خون یهودیان و اسرائیلیان بی گناه آلوده است و در کشورهای عربی و اسلامی راست راست راه می روند و هیچ یک از این دولتها آن ها را به پنجه عدالت نمی سپارند که هیچ بیشترین و بهترین وسائل رفاه و آسایش را برای آنها فراهم می کنند، باید تنبیه و مجازات کند که می کند و آه از نهاد اکبر گنجی و امثال او در می آورد.
شارلاتانیزم گنجی در ادامه مقاله خود می نویسد که « مهمترین هدف اسرائیل این است که ایران توسعه نیابد». کیست که نداند در سالهای ۴۰ و ۵۰ خورشیدی، یهودیان و اسرائیلیان چه کوششهای عظیمی برای رشد و ترقی و توسعه ایران انجام داده اند؟ و خمینی و هواداران او من جمله همین گنجی شارلاتان چه دروغ ها و ریاکاری هایی را برای وارونه جلوه دادن آن کوشش های در راه اعتلای ایران به کار نبرده اند؟ در این میانه سایت اخبار روز که خود ید طولایی در دروغبافی علیه اسرائیل دارد آن قدر مقاله اکبر گنجی را شور دیده که مطلبی را از آقای محمود دلخواسته منتشر کرده که در پیشانی آن نوشته «آقای اکبر گنجی، با این حساب، جاسوس اعظم اسرائیل شخص آقای خامنه ای است.»
باید یادآوری کنم که شارلاتانیزم اکبر گنجی را که مشت او را در مشوب کردن ذهن ایرانیان بیشتر باز می کند، همان است که جمهوری اسلامی ایران و ایران را یکی میکند که این ترفند را دیگر ایرانی داخل و خارج کشور به خوبی می شناسد و حنای اش دیگر رنگی ندارد.
و بالاخره این سیرک انتخابات (شما بخوانید انتصابات) هم خواهد گذشت و روزی که بالاخره جمهوری اسلامی سقوط کند، فرا خواهد رسید و در آن هنگام شاید شارلاتانیزم در ابعاد دیگری ادامه پیدا کند، ولی شارلاتانیزم قلمی اکبر گنجی با رسوایی تام و تمامش برای مردم ایران به پایان خواهد رسید.
نویسنده: بیژن خلیلی