به تدریج، رهبران جهان نیز به این پی خواهند برد که رژیم اشغالگر، فاسد و ضد تمدن جمهوری اسلامی در واقع با مردم نجیب، هوشمند و با کرامت ایران تفاوت دارد. همچنین، رسانههای اروپایی این حقیقت را درک خواهند کرد که دکترین ملایان هیچ چیزی جز تروریسم، خیانت و قتل ارائه نمیدهد. از این ایدئولوژی نفرینشده خمینیسم، هیچ دموکراسی، حقوق بشری یا پیشرفتی به دست نخواهد آمد. هر جایی که آخوندها قدم گذاشتهاند، تنها ویرانی، یأس، فقر، خونریزی و غم را به جای گذاشتهاند.
پس از 46 سال، سرانجام زنگ خطر به صدا درآمده و این خود دلیلی بر این امید است. محتوای نامه رئیسجمهور ترامپ به دیکتاتور تهران در رسانهها در حال فاش شدن است. اما قبل از این، نیز روشن بود: شبح جنگ بر فراز ایران که تحت چهار دهه دیکتاتوری تئوکراتیک به نابودی و ویرانی کشیده شده است، در حال ظهور می باشد.
نهاد پست و منفور حکومت آخوندها، کشوری با 5500 سال تمدن و تاریخ را به یک بیابان تبدیل کرده است. یک ملای متعصب، مغرور و توهمی – که پس از مرگ خمینی بیرحم، 36 سال بر ایران حکومت کرده است – 86 میلیون ایرانی را به گروگان گرفته و هر راهی برای پیشرفت و اصلاح را مسدود کرده است. این آخوند بزدل و بدخواه که به «تروریسم اسلامی» باور دارد، زندگی مردم ایران را تاریک کرده است. او صلح و همزیستی را تحقیر میشمارد، اما خودِ وجود او، نشانهای از ننگ و بدبختی برای ملت ایران است.
بیخبر از هزینههای جنگ، تمام ثروت ایران را در آتش تروریسم ریخته است. هر دلاری که توسط دولتهای دموکرات در واشنگتن به او منتقل شده، تنها به تشدید درگیریها در خاورمیانه دامن زده است. خامنهای حتی یک سِنت برای منفعت مردم ایران خرج نکرده است، زیرا او دشمن قسمخورده آنهاست.
خامنه ای اگر نتواند بر حکومت خود ادامه دهد، ترجیح میدهد که ایران به خاکستر تبدیل شود. این ملای جنایتکار با این چنین ذهنیتی مانند کرم انگلی است که از بدن ایران تغذیه میکند.
امروز، فرماندهان سپاه، وزارت اطلاعات و امنیت و نیروی قدس خود را فلج و بی اراده و در هراس میبینند و به تهدیدات پوچ و کودکانه علیه اسرائیل و ایالات متحده متوسل می شوند. آنها به طور کورکورانه از توهّمات خامنهای پیروی میکنند، در حالی که او آنها را به سوی نابودی میبرد.
آغاز تراژدی ایران
تراژدی ایران با شورش تروریستی سال 1979 آغاز شد. پس از تبعید شاه فقید میهنپرست و دلسوز ایران، یک دیکتاتوری وحشتناک قدرت را به دست گرفت. از آن زمان تاکنون نه صلحی به منطقه خاورمیانه بازگشته است و نه ثباتی، و جهان تنها غم و اندوه از این «معبد جهل و بربریت» به دست آورده است.
حتی در کاخ سفید، هیچکس و هیچگاه در مورد تغییر رژیم در تهران جدی نبوده است. نه ارادهای برای آن وجود داشت و نه حتی اندیشهای. اما شاید این بار، ترامپ مصمم باشد تا جهان را از این «تومور بدخیم» رهایی بخشد.
اخیراً یک ناو هواپیمابر دیگر آمریکا به خاورمیانه اعزام شده است. پتانسیل حمله نظامی آمریکا به زیرساختهای جمهوری اسلامی بسیار برتر است. اگرچه هیچکس خواهان جنگ نیست، اما مأموریت دیرهنگام آمریکا برای پایان دادن به تروریسم اکنون باید به انجام برسد. تا زمانی که این رژیم زنده است، تروریسم اسلامی همچنان جان انسانها را در سراسر جهان خواهد گرفت و پیشبینی عملیات نظامی قریبالوقوع آمریکا که هدف آن شخص «علی خامنهای» باشد، جدی می باشد. با این حال، خامنهای که شیفته صدای خود و دچار خود بزرگبینی است، همچنان از پشت تریبون خود مزخرفاتی را بیان میکند - سخنانی که بسیار شبیه آخرین سخنان دیوانهوار صدام حسین و معمر قذافی می باشد. مردم ایران او را جدی نمیگیرند. هزاران ویدیو هر روز در اینترنت منتشر میشود که خواهان مرگ او هستند. تمامی تهدیدات او برای انتقام پوچ است.
دیکتاتور تهران از پذیرش شرایط ترامپ در نامه خود امتناع میکند. چرا؟ چون او یک آخوند دروغگو و جنایتکاری است که هویت او به توسعه سلاحهای هستهای، ارسال سلاح به مافیاهای تروریستی اسلامی، آتشافروزی منطقهای و نفرت از اسرائیل و آمریکا بستگی دارد. اگر او تسلیم شود، همه چیز فرو میریزد. اما او به توهمّات خود تا آخرین لحظه چسبیده است. حمله قریبالوقوع آمریکا، اسرائیل و متحدان نظامی و اطلاعاتی آنها – از جمله CIA، موساد، ارتش آمریکا، ارتش اسرائیل و پنتاگون – جامع و چندلایه خواهد بود.
حذف خامنهای
هدف اصلی باید از بین بردن ماشین جنگی ایدئولوژیک رژیم از طریق«حذف خامنهای» و اراذل و اوباش جنایتکار او در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی قدس باشد. زیرا اگر تنها او کشته شود، دیوانهای دیگر برخواهد خاست تا جایگزین او شود، دستوراتی صادر کند و انگشت تهدیدآمیز خود را تکان دهد.
تنها هدف قرار دادن تأسیسات هستهای، انبارهای موشک، زرادخانههای پهپاد و اردوگاههای آموزش تروریستی کافی نیست. بلکه آنچه که ضروری است، حمایت صریح از« تغییر رژیم و دموکراسی در ایران» و تأیید عمومی «قیام ملی مردم ایران علیه تئوکراسی مخرب آخوندها» است.
همانگونه که نمادهای نازیها پس از سقوط هیتلر در آلمان ممنوع شد، لباسهای زشت و چهرههای کریه آخوندها نیز باید از زندگی مردم ایران پس از سرنگونی این رژیم منحوس محو شود.
چه لحظهای باشکوهی خواهد بود، وقتی رژیمی که توسط خمینی بنیانگذاری شده است، در نهایت به زباله دان تاریخ فرستاده شود. ایران آزاد خواهد شد، ۸۶ میلیون شهروند آن به زندگی عادی بازخواهند گشت و جهان نفس راحتی خواهد کشید.
چه تصویری زیباست – وقتی سفارتهای اسرائیل و ایالات متحده دوباره پرچمهای خود را در تهران آزاد به اهتزاز درآورند.
نویسنده: عرفان قانعی فرد، تحلیلگر ضدتروریسم و پژوهشگر مطالعات خاورمیانه- واشنگتن
ترجمه: گروه خبری ایرانشهر