خب البته آن يادداشت، توهين آشكاري بود به فيلمسازي كه تلاش كرده بود كشفيات خود در عالم سينما را در قالب يك فيلم جسورانه با مخاطبانش در ميان بگذارد. به ويژه كه وي در گفتوگويي مفصل با ماهنامه فيلم، با ذوقزدگي فراوان درباره جستارهاي تصويرياش در سينما سخن گفته و كوشيده بود از خود چهرهاي متفاوت با آنچه پيشتر بوده، به نمايش بگذارد.
حال قريب به بيست و شش سال پس از مهاجرت، مسئولان برگزاری هفتادوسومین جشنواره بینالمللی فیلم ونیز از اعطای جایزه دستاورد این رویداد سینمایی به امیر نادری سینماگر ایرانی خبر دادند.
امیر جایزه دستاورد سینمایی «Jaeger-LeCoultre» را روز پنجم دسامبر 2016 و پیش از نمایش فیلم «کوه»جدیدترین ساختهاش در بخش غیر رقابتی جشنواره ونیز دریافت خواهد کرد.
اين جایزه از سال 2006 میلادی به چهرههایی اعطا میشود که نقش مهم و قابل ملاحظهای در اعتلای سینمای معاصر جهان داشتهاند و عباس کیارستمي، کیتانو تاکاشي،آنیس واردا، سیلوستر استالونه، مانی راتنام، آل پاجینو، اسپایک لی، اتوره اسکولا، جیمز فرانکو و برایان دیپالما دریافتکنندگان پیشین و صاحبنام این جایزه سینمایی هستند.
یک نشريه ايتاليايي در راستاي اعلام اين خبر مينويسد: «امیر نادری یکی از تاثیرگذاترین چهرههای سینمای نوی ایران از سال 1970 است که با دو فیلم «تنگسیر» (1974) و «انتظار» (1974) توجه جهانی را به خود جلب کرد و جایزه جشنواره هیئت داوران جشنواره فیلم کودکان کن را از آن خود کرد. فیلم «دونده» (1985) و «آب، باد، خاک» (1989) نیز هر دو موفق به کسب جایزه بالن طلایی از جشنواره فیلم سه قاره شد.»
نادري سينماگري استثنايي در سينماي ايران است. او كه تحصيلات عاليه ندارد، تنها از طريق غريزه و خلاقيت توانست از يك پادوي سينما به يكي از شاخصترين فيلمسازان تاثيرگذار ايران تبديل شود. حتي ميدانيم كه كارش را با عكاسي در فيلمهايي مثل قيصر، بيگانه بيا و حسن كچل شروع كرد اما خيلي زود به رقيب جدي همان فيلمسازان تبديل شد
نميدانم اگر نادري در ايران ميماند، چند فيلمی ميساخت يا ميتوانست بسازد. و مگر برخي همنسلانش مثل ناصر تقوايي طي سه دهه گذشته، توانستهاند چند فيلم بسازند. تعداد آثار ساخته نشده آنها، بسيار بيش از آن است كه ساختهاند.
به ياد دارم هوشنگ گلمكاني كه آن زمان سر دبير مجله فيلم بود در نطقي جامع با هزار و يك استدلال اصرار داشت كه بگويد نادري پا به سن گذاشته و ديگر شور و حرارت فيلم ساختن ندارد، حتي جايي پس از نمايش فيلم «تنگنا» به صحراي عرفات زد و تم سينماي نادري را مبلغ دستگاه پهلوي و گونهاي از مبارزات منفي تلقي كرد.
بله، نادري ميماند كه چه بشود ؟ كه امروز علي جنتي وزير ارشاد همانند بهرام بيضائي، او را به كهولت سن و ناتواني متهم كند؟!
سرنوشت و مسير كاري نادريها و بيضائيها جدا شد. چون آنها ماهي سياههاي كوچولويي هستند كه حصار مي شكنند. بر خلاف مسير رودخانه شنا مي كنند، بدون هراس، با سري سرخ و زباني سبز به سمت اقيانوس در حركتند.
برای یادآوری:
امیر نادری (زاده ۷ خرداد ۱۳۲۴ آبادان) کارگردان و نویسنده ایرانی است. وی از سال ۱۳۶۹ در ایالات متحده آمریکا زندگی میکند. او از کارگردانان تأثیرگذار و مهم سینمای موج نو و معناگرای ایران است. نادری از کودکی در سالن سینما و تئاتر کار میکرد و با دیدن فیلم و نمایش، خواندن نقد فیلم و معاشرت با منقدان، به طور خودآموخته وارد عالم سینما شد. در ابتدا به عنوان عکاس در چند فیلم مهم سینمای ایران کار کرد. در سال ۱۳۵۰ اولین فیلمش خداحافظ رفیق را کارگردانی کرد. توجه جشنوارههای جهانی با فیلم دونده و آب، باد، خاک به او جلب شد. دونده از سوی تعدادی از منتقدان در فهرست یکی از تاثیرگذارترین فیلمهای ربع قرن اخیر معرفی شدهاست. فیلم بعدی امیر نادری «ماه» نام داشت، نادری گفتهاست بیست سال درباره موضوع این فیلم کار کرده و یک دلیل مهاجرت او از ایران به آمریکا، ساختن فیلم «ماه» بودهاست. توقیف فیلم آب، باد، خاک و دو فیلم مستند جستجو ۱ و جستجو ۲ در تصمیم نادری به مهاجرت از ایران، بی تأثیر نبوده اما او دلیل اصلی مهاجرتش را هدف همیشگیاش در ساخت فیلم، در خارج از ایران عنوان کردهاست.