حضرت مولانا اين داستان را با اين مصرع آغاز كرد كه (گنده اى را لوطی ای در خانه برد) با پوزش از الفاظ بكار برده شده در اين مثنوى چرا كه عرفاى بنام ايران زبان سانسور ندارند و فاصله فكر و گفتارشان صفر است به هر حال جناب مولوى مى فرمايد كه يك لوطى ( از واژه لواط بمعناى همخوابگى جنس مرد با مرد مى آيد) جوانكى را به خانه برد و با او مشغول شد و در حين انجام عمل شنيع يك خنجر در زير لباس او يافت در ميانش ديد يك خنجر لعين، پس به گفتا: "اى عمو جان چيست اين". لوطى از پسرك پرسيد كه داستان اين خنجر چيست و چرا آنرا به كمر بسته اى؟ آن پسرك در جواب با غرور و افتخار گفت براى آن است كه اگر كسى بد مرا بخواهد شكمش را پاره كنم. گفت آن كودك:" اگر يك بدمنش، بد مرا خواهد بدرّم اشكمش" ! لوطى خنده اى كرد و در حاليكه بكار خود مشغول بود گفت:" الحمدلله كه من بد شما را نمى خواهم !"
جمهورى اسلامى و حكومت ملايان از روز اول تأسيس ظاهراً سازمان عريض و طويل و موفق انرژى اتمى ايران را تعطيل و مهندسان و متخصصين آنرا يكى بعد از ديگرى اعدام و يا اخراج كرد و آنرا جزء ريخت و پاش ها و خيانت هاى محمد رضا شاه پهلوى به ملت ايران معرفى كرد و تا آنجا پيش رفت كه خمينى ظاهراً فتوا داد كه ساخت بمب اتمى و استفاده از آن حرام است. علی خامنه اى هم در اوايل قرار گرفتن در مصدر امور چنين فتوائى صادر كرد. اما از همان روز اول اهل فن كه با دروغ ها و تزوير جماعت آخوند آشنا بودند هرگز آنرا باور نكردند و با كمك جاسوسان رنگارنگ و چشمان عقاب هاى خود (ماهواره ها) مشغول بررسى فعاليتهاى مخفى و عمدتاً زير زمينى حكومت آخوندها در اين رشته شدند و همواره يك قدم جلوتر از ملايان با سند و مدرك و عكس و فيلم از تمام فعاليتهاى آنان با خبر بودند و بازى موش و گربه را آغاز كردند.(گربه وقتى موش را شكار مى كند او را بلافاصله نمى كشد و نمى خورد بلكه وارد بازى مرگ مى شود و هربار او را يك گاز مى گيرد و ضعيفتر از دور قبل رها مى كند. موش بيچاره مدتى خود را به موش مردگى ميزند اما مجدداً با فشار پنجه گربه مجبور به فرار مى شود و دندان تيز گربه و تكرار داستان.) عاقبت آنهم مشخص است كشته شدن موش و لذت بردن گربه از اين كشمكش.
اين هفته علی خامنه اى در سخنرانى خود در جمع عده اى متوهم و بي سواد كه روى زمين ولو شده بودند از ساختن موشكهاى دوربرد و بالستيك مثل همان كودك با غرور تعريف كردند و گفتند كه امروز موشكهاى ما دو هزار كيلومتر آن طرف تر را مي زند و چنين و چنان. بگذريم كه هيتلر هم هشتاد سال قبل اين تكنولوژى را ساخته بود و از برلين لندن را ميزد اما عاقبت او را ديديد.
به هرحال حكومت ملايان بعد از صرف صدها ميليارد دلار در پروژه هاى رنگارنگ موشكى و اتمى و هر از چندگاهى نابود شدن آن توسط غرب و حتى روسيه (سرنوشت پروژه اتمى ليبى و عراق و سوريه )كه بعد از چهل و پنج سال آنان را براى ساختن يك راكتور اتمى ساده بازى مي دهد و در حاليكه كشورهاى صاحب نيروى اتمى تمامى ايران را در چهار دهه گذشته تاراج كرده اند و هستى ملت ايران را برده اند و هرزمان كه اراده مى كنند در هر نقطه مملكت به تماميت ارضى و حقوق اين مردم بيچاره تجاوز كرده اند، تازه رهبر معظم بخاطر آورده كه مانند همان كودك به خنجرى كه در كمر دارد (موشكهاى دور زن) با نخوت و غرور افتخار بكند "هر که بد مرا خواهد بدرّم اشكمش"، غرب و روسيه و چين هم در حاليكه به تاراج خود مشغولند با خنده مى گويند " اختيار داريد ، الحمدلله ما كه بدخواه شما نيستيم."
نویسنده: بهداد جاودان - آتلانتا