ستیزی که پشت آن رقابت سیاسی مخفی شد
به روز شده در      چهارشنبه 17 خرداد 1396     -   Wednesday June 7 2017

نیلوفر منصوری
در شکست هیلاری کلینتون، از نقش زن‌ستیزی و تنفر از زن قوی و جاه‌طلب، کم نخواندیم. این مطلب مفصل اما عمیق‌تر و دقیق‌تر به موشکافی این مساله پرداخته است و هیلاری کلینتون حالا که دیگر نیاز به هیچ رایی ندارد و دیگر برنامه و خیال سیاسی دیگری در سر ندارد، بالاخره رک‌وراست و شفاف، حرف‌ها و حس‌های واقعی‌اش را به‌زبان می‌آورد. حالا که برنامه‌اش خالی‌تر از هر زمانی در ۲۵ سال اخیر زندگی‌اش است، در خانه پیژامه و پیراهن‌های گشاد تن می‌کند، پشت میز غذاخوری می‌نشیند و روی کتاب تازه‌اش کار می‌کند، کمد لباس‌هایش را تروتمیز می‌کند، به پیاده‌روی‌های طولانی می‌رود، با بیل کلینتون به تماشای تئاترهای روی صحنه می‌رود، دیگر مجبور نیست هر روز موهایش را به دستان ماهر آرایشگر و سشوار بسپارد، برای نوه‌هایش کیک و شیرینی خانگی می‌پزد و بالاخره طولانی، عمیق و به‌مدت کافی می‌خوابد.
تبلیغات در خبرگزاری ایرانشهر
دکتر کامران یدیدی
نویسنده روزهای طولانی بعد از صبح شوم ۸ نوامبر، هیلاری کلینتون را دنبال کرده و همراه او بوده است و با بسیاری از مشاوران، دستیاران و مسئولان کمپین انتخاباتی او گفتگو کرده است. حالا که دیگر رک‌وراست می‌گوید که هرکاری که برای مردهای رقیب(برنی سندرز و ترامپ) ابزار قدرت و کاریزما بود، برای او ممنوع بود ...مردی که می‌خواهد رئیس‌جمهور بشود، اگر صدایش را بالا ببرد و به فریاد و شور باور و خواسته‌ای را مطرح کند، رای‌اش بیشتر و خودش محبوب‌تر می‌شود. اما زنی که می‌خواهد رئیس‌جمهور بشود نباید فریاد بزند، چون فوری برچسب «زن عصبی پرخاشگر سلیطه» به او می‌چسبانند. اما وقتی هم با صدای آرام حرف می‌زند، فوری متهم است که «سرد و بی‌روح و بی‌احساس» و «فیک» است. می‌گوید یکی از بدترین و لجن‌ترین لحظه‌های این انتخابات، جایی در مناظره‌ی دوم با زباله انسانی بود که او نزدیک هیلاری شد و سرش را با نگاهی تهدیدآمیز بسیار به او نزدیک کرد. فوری با خودش فکر می‌کرد چه باید بکند؟ اگر حرف دلش را بزند که از من دور شو و به حریم شخصی تن من این‌جور تهدیدآمیز حمله نکن، رای از دست می‌رفت... نفسی کشید و فکر کرد همین‌جور آرام بماند و بدون اشاره به این هجوم تهدیدآمیز مردک، جوابش را بدهد. رای کمتری از دست رفت، و بله رای‌های بیشتری هم به سبد مردک ریخته شد.
هرکاری که می‌کرد و نمی‌کرد، چیزی به محبوبیت او اضافه می‌کرد. حالا سرش را به افسوس تکان می‌دهد که گوگل اعلام می‌کند بعد از آخرین سخنرانی او در دانشگاه جستجوی واژه‌ی «Misogyny» چندین برابر شده است. می‌گوید این مملکت بر سر زن‌ستیزی به چنین گردابی افتاده و هنوز خیلی‌ها نمی‌دانند معنی «تنفر از زن» چیست و هنوز واژه را در گوگل جست‌وجو می‌کنند....
مسئولان کمپین‌اش از رسانه‌های لیبرال انتقاد می‌کنند که هرگز گردهمایی‌های انتخاباتی او را با آن رویه و تاکیدی پوشش ندادند که گردهمایی های سندرز یا ترامپ را پوشش می‌دهند. پاراگراف پشت پاراگراف از مردم مشتاق و عربده‌کش و هیجانی در گردهمایی‌های آن دو نوشتند و همیشه گردهمایی‌های هیلاری را جوری پوشش دادند که انگار یک سری آدم از سر بیچارگی و بدبختی می‌خواهند به او رای بدهند و هیچ‌کس او را واقعا دوست ندارد. هرگز کسی این واقعیت را پوشش نداد که اکثر حامیان مالی کمپین هیلاری اتفاقا زنان بودند و با شورمندی ماهانه کمک می‌کردند تا هیلاری اولین رئیس‌جمهور زن در آمریکا بشود. هیچ کمپین انتخاباتی در تاریخ آمریکا تا این میزان حامی مالی زن نداشت.(حتا بیل کلینتون که هنوز و همیشه محبوب‌القلوب صدی نود آمریکایی‌ها و حتا خیلی از جمهوریخواهان، رئیس‌جمهور کاریزماتیک و عزیزدل بسیاری از زنان آمریکایی است.)
 اعضای کمپین‌اش شورمندانه می‌گویند که همه‌ی آن‌ها واقعا و از صمیم‌قلب هیلاری را دوست دارند و با شور و انرژی برای پیروزی او جان کندند، هرگز این‌جور نبود که از سر انتخاب بین بد و بدتر به کمپین او آمده باشند. هیلاری کلینتون هرگز حاضر نشده در برشمردن دلایل شکست خود، کوچک‌ترین انتقادی از مسئولان و مشاوران کمپین‌اش کند. می‌گوید مسئولیت شکست را کاملا می‌پذیرد و هیچ انتقادی از آن‌ها که صادقانه تلاش کردند، ندارد و نخواهد داشت. 
کلینتون حالا هم‌زمان حرص می‌خورد و خنده‌اش می‌گیرد از رویه‌ی رسانه‌هایی مثل «نیویورک‌تایمز» که بعد این انتخابات حس کردند باید صدای گروه مخالف را هم پوشش داد و توجه کرد و گمان می‌کنند مشکل فقط این بود که حامیان گروه مخالف را ندیدیم. «نیویورک‌تایمز» نه تنها این روزها کلی مشاور جمهوری‌خواه استخدام کرده تا مدام و یک‌ریز وراجی کنند و اوضاع سیاسی روز را تحلیل کنند، بلکه حتا ستون‌نویس فاجعه اي را استخدام کرده که به مساله گرمایش زمین یا شک و تردید نگاه می‌کند و اراجیف جمهوری‌خواهان درباره‌ی این‌که گرمایش زمین و محیط زیست مهم نیست و شلوغش نکنید، ستون می‌نویسد! هیلاری کلینتون می‌گوید واقعا با این کارها فکر کردید طرفداران گروه روبرو را جذب می‌کنید؟ می‌دانید الان چطور سیاست‌مداران جمهوری‌خواه دارند به این تلاش مضحک می‌خندند؟ می‌دانید اصلا راهش این نیست و فقط با این‌کار به تولید چرند و اراجیف غیرعلمی میدان بیشتر می‌دهید و بس؟ می‌دانند؟...
کلینتون با خنده به حجم انبوه حمایت رسانه‌ها از کمپین انتخاباتی خودش اشاره می‌کند. برای اولین‌بار شمار قابل‌توجهی از رسانه‌های جمهوری‌خواه هم از او حمایت کردند. می‌گوید می‌خواهد وصیت کند وقتی مرد، تابوت‌اش در نداشته باشد. به‌جایش تمام این بیانیه‌های حمایت رسانه‌ها را پرینت بگیرند، روی جنازه و تابوت در باز بگذارند و همین‌جوری او را به خاک بسپرند و می‌خندد. 
مسئولان کمپین‌اش از آرامش عجیب او در بدترین لحظات بحرانی حرف می‌زنند. از این‌که وقتی با هراس می‌دیدند که ترامپ دارد یکی یکی ایالات‌ها را می‌برد و شانس پیروزی کمتر می‌شود، هیلاری خونسرد گفت خب ببینیم قدم بعدی‌مان چیست. گریه نکرد، فرو نریخت، مغزش قفل نشد، داخل اتاق نرفت تا در را به روی خودش ببندد و فکر کند...فوری از نویسندگان سخنرانی‌هایش خواست تا پیش‌نویس سخنرانی برای باخت احتمالی را بیرون بیاورند، خواست لحن را کمی مستقیم‌تر و تندتر کنند و تاکید را به‌جای سیاست، بر مساله رویای دختران جوان بگذارند، بیشتر از هرچیز روی این مساله تاکید کنند که دختران نوجوان و جوان مملکت نباید ناامید بشوند، نباید دست از رویای خود بردارند، باید برای آرزوهایشان بجنگند. خودش حالا می‌گوید حالش افتضاح بود، اما با خودش می‌گفت اول باید به ترامپ زنگ بزنی. و تبریک بگویی، بعد باید به باراک زنگ بزنی، متن سخنرانی را آماده کنی و یادت نرود مخاطب اصلی باید سیل زنان و دختران جوان و نوجوان کشور باشد، از اعضای کمپین‌ات تشکر و تقدیر کنی،  همه این کارها را که کردی می‌توانی به خانه بروی، روی تخت بیافتی، گریه کنی، خشمگین شوی، داد بزنی، مستاصل شوی، فرو بریزی... 
می‌گوید به‌غایت سختش بود که به مراسم تحلیف مردک برود. در روز تحلیف، وقت سخنرانی ترسناک مردک، کنارجورج و لارا بوش نشسته بود:»من و جورج و لارا در باور سیاسی باهم تفاوت و اختلاف جدی داریم. اما حیرت‌زده زیرچشمی به هم نگاه می‌کردیم و بی‌حرف می‌دانستیم چه حسی داریم.» جورج بوش بعدتر گفت که سخنرانی ترامپ «عجیب‌وغریب‌ترین چرندگویی» بود که دیده. هیلاری می‌گوید جایی وسط سخنرانی مردک، نگاهش با نگاه میشل اوباما گره خورد و با نگاه به‌هم گفتند:» این چی میگه...؟»و آرام سری تکان دادند.
تمام ماه‌های بعد از ۸ نوامبر بیشتر از همه‌ی عمرش مردم را بغل کرده است. هرجا می‌رود، زنی یا گاه مردی جلو می‌آید، از غمش می‌گوید که کشور به دست این دیوانه افتاد و می‌زند زیر گریه و هیلاری بلند می‌شود و او را بغل می‌کند. مردها معمولا محتاط‌ترند، مودبانه می‌گوید «ما به شما رای دادیم و حامی شما بودیم.» بعضی‌ها حالا شرمنده میاند و می‌گویند رای ندادند، چون تحت‌تاثیر رسانه‌ها فکر می‌کردند او رای می‌آورد و نیازی به رای آن‌ها ندارد و فکرش را هم نمی‌کردند که این یارو رای بیاورد. پوزخندزنان می‌گوید «انگار که کیسه کیسه رای آماده داشته باشی...» شبی وقتی با بیل کلینتون به تئاتر رفته بود، زنی مسن دست دخترش را با جدیت و کمی خشونت کشید و نزدیک او آورد و گفت:» من فلانی هستم. این هم دخترمه و می‌خواهد چیزی را بهتون بگه..»دختر با شرمندگی گفت که او رای نداد، چون فکر نمی‌کرد هیلاری واقعا به رای او نیازی داشته باشد و فکر می‌کرد هیلاری برنده مسلم انتخابات است دیگر...مادرش عصبانی داد زد:»د همین، تو و امثال تو با رای ندادن، بخشی از عامل این مصیبت و فاجعه‌اید.» هیلاری می‌گوید سعی کرد مادر را آرام کند و به دختر گفت:»عیب ندارد. انتخابات‌های بعدی حتما رای بده. همیشه رای را جدی بگیر.»
«بعد از شکست انتخاباتی به جلسات روان‌درمانی و سراغ مشاور رفتی؟»
«هوووم...نه. فقط اواخر دهه ۱۹۹۰ چندین جلسه مشاوره برای زوج‌ها داشتیم. حول‌وحوش همان سخت‌ترین روزهای ازدواج‌مان. ولی فقط همان بود. مشاوره درمانی برای من کمک نیست تا با تلخی‌های زندگی‌ام مواجهه بشوم. من کاملا از لزوم روان‌درمانی دفاع می‌کنم، اما خب شیوه‌ی من برای مواجهه و مدیریت مشکلات نیست.»
مطلب ربکا تريستر در نيويورك مگزين فرازهای جدی و خوبی از ریزودرشت عوامل جنسیت‌زده در مواجهه با هیلاری و انتخابات گذشته دارد. نویسنده جایی چه تلخ و درست نوشته:» زنی توانا و باتجربه در برابر یک مرد بی‌عرضه و کم‌تجربه و منصب شغلی را به مرد تقدیم می‌کنند.این حیرت  و شوک غیرعادی انتخاباتی نیست. این واقعیت  روتین معمولی سه‌شنبه صبح در آمریکا است.»
***
برگرفته از مقاله Rebecca Traister در مجله نیویورک مگزین
 

 

بیشتر بخوانید.....
تبلیغات
HEIDARI SAMAN
دکتر کامران یدیدی
خبرگزاری ایرانشهر در شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت مربوطه به خبرگزاری ایرانشهر می باشد
Iranshahr News Agency Copyright ©