اموال عمومي دكل نفتي بود، سپرده هاي يانكي بود، سيصد هزار ملياردي بودكه اختلاس كرديد.
اموال عمومي پول من بود كه هزينه شد تا آقازاده هاي شما براي تحصيل راهي خارج كشور شوند.
اموال عمومي مسكن مهر بود كه آجر هاي مقوايي اش را با تُف به هم چسبانديد.
اموال عمومي خيابان هاي پر از چاله است.
اموال عمومي جاده هاي مرگبار است.
اموال عمومي را شما با بالا پريدن از ديوار خانه هاي مردم و شكستنِ ماهواره هاي شان ويران كرديد.
اموال عمومي ميلياردها تومان بود كه هزينه گشت ارشاد كرديد تا ما را با حقارت سوار ماشين گشت ارشاد كنيد و بعد توي مغزمان فرو كنيد عوضش امنيت داريد.
اموال عمومي امنيت نداشته من بود در مهماني ها و در خيابان با هر مشتي كه توي سرم زديد تا مرا به زور روانه بهشت كنيد.
اموال عمومي كجاست كه خواهران من سهمي از آن ندارند و براي امرارمعاش تن فروشي ميكنند؟
اموال عمومي دو سال عمر برادرانم است كه در خدمت سربازي اجباري سر مي شود با تحقير و توسري.
اموال عمومي شيشه هاي نوشابه بود كه يك يك در ما تن و جانِ معترضان فرو كردند.
اموال عمومي نوابغ و شاعران و هنرمندان و داشنمدان اين مملكت بودند كه از اينجا فراري شدند
اموال عمومي منم كه مي نويسم و اجازه انتشار دلنوشته هايم را در كشور خودم ندارم، اموال عمومي دخالت دين در خصوصي ترين انتخاب زندگي ماست.
اموال عمومي صرف خرافه پرستي و ايجاد عذاب وجدان هاي مذهبي در دل و جان مردم شد.
اموال عمومي توي حلق صدا و سيما و قرائي ها و هر شبكه يك آخوندِ بي سواد فرو شد تا جامعه را در فقرِ آگاهي و فقرِ فكري نگه دارند تا مبادا كه بفهمند چه بلايي به سرشان آورديد.
اموال عمومي نفس ما ملت است در هواي آلوده ي اهواز و تهران و ايران تنگ شده.
اموال عمومي صرف توليد ماشين ها و بنزين هاي بي كيفيت شده تا بيشتر خفه شويم.
اموال عمومي معلم هاي و كارگرهاي حقوق نگرفته كشوراند. اموال عمومي منم كه از كشورم تبعيد شدم.
اموال عمومي كلاس ديني و معلم پرورشي بود كه نفرت آفرين. .... ما را متهم مي كنيد به تشويق افكار عمومي براي تخريب اموال عمومي؟ مايي كه به مسالمت آميز ترين و مدني ترين شكل ممكن مدام بِه معترضان نوشتيم مراقب اموال عمومي باشيد در حالي كه اموال عمومي حق ما بود كه شما خورديد ميان مردم ميان خانواده ها جدايي انداختيد.
اموال عمومي حق شادي هاي ما حق در آغوش كشيدن هاي يك ملت بود كه ممنوع شد.
اموال عمومي من بودم كه تخريبم كرديد، كه تحقيرم كرديد كه خفه ام كرديد، كه مريضم كرديد، كه افسرده ترين كشور دنيايم كرديد، كه عصباني ترين ملت دنيا معرفي ام كرديد.
اموال عمومي كتاب مدرسه و كتابي بود كه تاريخ تحريف شده به خورد ما داد از ما يك ملت مرگ بر گو بسازد.
اموال عمومي كتاب تعليمات ديني و تعليمات اجتماعي بود كه در آن به جاي توضيح درست چگونگي روابط آدم ها در جامعه، دخالت و فضولي كردن در زندگي ديگران را ياد داد.
اموال عمومي صرف آموزش مردم به زيستِ دوگانه داشتن و دروغ و ريا شد.
اموال عمومي من بودم كه براي دو بي ححابي شلاق خوردم چون قانون كشورم گفت ، براي شراب خوردن در تنهايي و حريم خصوصي شلاق خوردم چون قانون كشورم به تو مجوز داد از ديوار خانه ام بالا بروي. اموال عمومي من بودم كه براي يك تجمع ساده باتوم خوردم چون قانون كشورم اجازه شليك داد به شما براي دفاع از دستاوردهاي انقلابي كه به خاطرش شيشه شكستيد، اتوبوس آتش زديديد و با وعده ي بهشت خالي تمام زندگي ما را جهنم كرديد.
اموال عمومي جواني ما بود كه بيمه ي عمر جنتي ها شد تا مادام العمر بر صندلي قدرت بنشينند و براي ما دولت تعيين كنند مجلس تعيين كنند، حقارت تعيين كنند، خفت تعيين كنند. اموال عمومي روح و روان ما بود كه تخريب شد....امنيت عمومي كودكي و نوجواني و جواني ما بود ويرانش كرديد...شما كه مي خوانيد بنويسيد اموال عمومي چه بود و چه كساني تخريبش كردند؟