آقای آذری در مقالهای که برای کیهان لندن نوشته است آورده:
سرانجام پس از سالها تلاش و کوشش بی وقفه از سوی ایرانیان، شهرداری لس انجلس موافقت کرد ایرانیان تحت شرایطی که ایمنی برگزاری مراسم چهارشنبه سوری تضمین شود، آتش چهارشنبه سوری را در این شهر برپا کنند و از روی آن بپرند.
این نخستین بار است که با برپائی این مراسم سنتی ایرانیان موافقت میشود.
کوششهای بیژن خلیلی مدیر شرکت کتاب و چند تن از همکارانش باعث دریافت این مجوز شده است.
تا کنون همه ساله جشنهای چهارشنبه سوری در منزل شخصی دکتر مسعود ملک جراح پلاستیک در بورلی هیلز یا مقابل بن بست خیابان مسکونی خانم بدری برقعهای مینیاتوریست در منطقه ولی، همین طور در فضای بیرونی خانه فرهنگ و هنرایران متعلق به مرتضی برجسته خواننده پاپ و یا در کنار دریا در ابعاد مختصر و مفید برگزار میشد. ولی از این پس با کسب اجازه قبلی از شهرداری میتوان این سنت زیبای ایرانی را بدون دغدغه برپا داشت.
دشواریهای برپا کردن آتش چهارشنبه سوری در فضای باز امریکا سابقه طولانی دارد.
در سال اول تغییر رژیم که سیل ایرانیان به لس انجلس سرازیر شد اتومبیلهای ایرانیان زنجیروار در خیابان معروف ویلشیر به طرف بلوار اقیانوس به حرکت در میآمد اما جا ی خاصی برای برپائی این سنت زیبا وجود نداشت.
آن موقع امکانات گستردهای وجود نداشت تا ایرانیان یکدیگر را خبر کنند و نیز بدانند برای برپا داشتن این مراسم باید قبلا اجازه گرفت و پلیس را در جریان گذاشت. به هر حال، همان اوایل یک بار خودم به تنهائی شاخههای خشک درختان سر به فلک کشیده را که روی چمن بلواری فرو افتاده بودند روی هم انباشتم و با کبریت آتش به پا کردم و شروع کردیم به پریدن ازروی آن که ناگهان صدای پیرزنان امریکائی بلند شد که مدام فریاد میزدند «فایر… فایر» و از آتشنشانی کمک میخواستند. در چند دقیقه پلیس و اتومبیلهای آتشنشان از هر طرف سرازیر شدند و پلیس ما را در هنگامهی شادی متوقف کرد و به رگبار پرسش بست.
پلیس گفت که تلفنهای فراوانی در مورد وقوع حریق عمدی در بلور «اوشن» دریافت داشته است!
توضیح دادیم که این یک سنت دیرینه ایرنیان است که در عصر آخرین سهشنبه هر سال در کوچه و خیابان آتش روشن میکنند و از روی آن میپرند.
پلیس قانع نشد و از گواهینامه رانندگیام فتوکپی گرفت و با کسب قول قطعی که دیگر حریق عمدی به خاطر سنت ایرانی راه نیندازم، مرا رها کرد و درعین حال یادآوری کرد که در آینده باید قبلا مجوزکسب کنیم تا بتوانیم این آیین را جشن بگیریم.
پس از آن شهرداری لس انجلس جمعی از مهندسان شهرسازی ایرانی را به استخدام خود در آورد که بسیاری پروژههای ساختمانی لس انجلس توسط همین مهندسان طراحی و به اجرا گذاشته شده است از جمله دکترمهندس مریم آذربایجانی.
این مهندسان که همه ساله جشن نوروزی ایرانیان را با شرکت مقامات شهری و شهرداری با شکوه تمام برگزار میکنند با تلاش و کوشش فراوان امریکائیان را با سنتهای زیبای زادگاهشان آشنا کردند که سرانجام با صدور مجوز برای برپا کردن آتش چهارشنبه سوری هم به نتیجه رسید.
بیژن خلیلی که همه ساله منطقه ایرانینشین وست وود را به برپائی جشن نوروزی اختصاص میدهد پیشبینی میکند که در جشن چهارشنبه سوری امسال که برای نخستین بار با مجوز شهرداری در محوطه مرکز خدمات اجتماعی شهرداری لس آنجلس برگزار میشود نزدیک به ده هزارایرانی شرکت کنند.
باید درنظرداشت که حاکمان اسلامی در ایران برپائی هرگونه آتش چهارشنبه سوری و پریدن از روی آن را ممنوع کردهاند اما مردم ایران طبق آیینهای دیرینه خود به هر شکلی و در هر جایی که باشند جشن چهارشنبه سوری را برپا میدارند و با پریدن از روی شعلهها با شادی میخوانند:
زردی من از تو، سرخی تو از من…
***
توضیح ایرانشهر: سیاوش آذری کار روزنامه نگاری را از سال ۱۳۳۷ و در روزنامه کیهان آغاز کرد. در سال ۱۳۴۳ در خبرگزاری پارس مشغول به کار شد و اخبار سیاسی ازجمله رویدادهای دربار سلطنتی را گزارش میکرد. او از اعضای فعال سندیکای روزنامه نگاران ایران بوده و با تلویزیون ملی ایران نیز همکاری داشته است.
وی یک سال پیش از انقلاب به آمریکا انتقال یافت و در آنجا نماینده روزنامه کیهان و خبرگزاری پارس (ایرنای امروز) شد و چون پس از انقلاب، اعضای قدیمی تحریریههای کیهان و آژانس پارس برکنار شدند، دیگر لزومی به بازگشت به وطن ندید و در لس آنجلس به روزنامه نگاری ادامه داد. سیاوش آذری لیسانس روزنامه نگاری خود را در تهران گرفت و پس از رفتن به آمریکا فوق لیسانس خود را در رشته تکنولوژی آموزشی از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی دریافت کرد. در آمریکا سردبیری چند مجله و روزنامه دو زبانه از جمله ایران پست را بر عهده گرفت و در رادیو فارسی زبان صدای ایران مشغول به فعالیت شد. آقای آذری در زمان مدیریت شیلا گنجی یه بخش فارسی تلویزیون صدای آمریکا پیوست و پس از ۴ سال و ۴ ماه فعالیت در می ۲۰۱۱ استعفا داد. وی در متن استعفانامه خود صدای آمریکا را صدای ملاها نامید. آقای آذری هم اینک برای کیهان لندن قلم میزند.