باید یادآوری کرد معنای "مرگ بر رژیم آخوندی" که مردم داخل و خارج سر داده اند به معنی نابودی تمام و کمال حکومت جمهوری اسلامی است و از "ننگ بر" شاید نتوان این معنا را دریافت کرد. با این توصیف، متن این نامه بدون هیچگونه تغییری در زیر آمده است:
نزدیک به چهار دهه می گذرد که نظام سفاک جمهوری اسلامی با تاراج ثروت ملی و مکیدن خون مردم شریف ایران به حیات ننگین خود ادامه می دهد. نظامی که دستاوردی جز عقب ماندگی، فقر گسترده مردم، نابودی منابع طبیعی و آینده فرزندان میهن نداشته، حتی پیش از تأسیس خود با دروغ و نیرنگ، چنگال های کثیف خود را در پیکر ملت پاک فرو برده و مشغول چپاول است. سردم داران رژیم خودکامه و وابستگان شان که خود را صاحبان دین انگاشته اند، با تزریق فرهنگ مسموم به جامعه سعی در تسلیم و فرمان برداری مردم نجیب دارند و با زور استبداد، ظلم و ستم، تبعیض و تحقیر و دیگر اعمال ضدانسانی، حق آزادی را سلب و مردم آزادی خواه ایران را به شدیدترین و بی سابقه ترین شکل سرکوب می کنند. در کنار مزدوران خود فروخته رژیم غیرقانونی که با چماق و سرنیزه و گلوله، رو در روی مردم عدالت خواه ایران صف آرایی کرده اند، دستگاه تبلیغات رژیم منفور، ضد فرهنگ پر سر و صدا و بد بوی خود را چون آوار بر سر مردم ایران می ریزد و با تهاجم و تمسخر عقل و خرد مردم، پرده جهل و سیاهی را پهن تر می کند. رسانه های مواجب بگیر رژیم فاسد، روزمره بر طبل توخالی اقتدار پوشالی حاکمیت زورگو می کوبند و می کوشند با تقدس نمایی، بر جنایات و دزدی های حاکمان ناپاک سرپوش گذاشته و با ترویج ابتذال، افکار عمومی را از مسایل اصلی ایران و جهان منحرف کنند. مظهر برجسته فرهنگ منحط حاکمان فرومایه همان شعار مرگ بر ... است. چهل سال است زمام داران ستم پیشه جمهوری سیاه اسلامی با شعار مرگ به زمین و زمان می تازند و خواهان نابودی هر صدای مخالف هستند. مرگ بر آن کشور یا دولت. مرگ بر این کس. مرگ بر آن غیرخودی. مرگ بر ما. مایی که ضد ولایت فقیه هستیم. در این سال ها دژخیمان حکومت نهایت سوءاستفاده از این شعار را کرده اند. دستگیری و زندان و شکنجه، اعدام و قتل بی گناهان به هر بهانه و پاشیدن بذر مرگ و نیستی، فقط گوشه ای از آن است. تأثیر این شعار در ابعاد بزرگ تر، تقسیم جامعه به خودی و غیرخودی، حذف مردم شایسته و کاردان و سوار کردن عناصر مفت خور و بی کفایت و مال اندوز بر دوش ملت و تأمین هزینه های گزاف سوءمدیریت و سوداگری از طریق خالی کردن جیب مردم بیچاره است.
اکنون که غرش سهمگین طوفان زمستان 96 باد در بساط مقدس نمایان و دین فروشان انداخته است، ما، آن دسته از به حاشیه رانده شده ترین لایه های جامعه که از خدمت به ملت و کشور برکنار و از زندگی و هستی ساقط شده ایم، مایی که شناسنامه سفید داریم و هیچ وقت دور باطل میان به اصطلاح اصلاح طلبان و اصول گرایان در چارچوب قواعد ولی فقیه بی اعتبار را نپذیرفتیم، ما نحیف اندامانی که همواره به هیچ گرفته شده و صدا و چهره نداریم، شانه به شانه خواهران و برادران دردمندمان به خیابان آمده و خواهان برچیدن نظام تبعیض آمیز جمهوری اسلامی هستیم. آواز دلنواز انقلاب که از جای جای مام میهن برخاسته، لرزه بر اندام تنومند اصول گرایان زشت روی با قیافه های همیشه حق به جانب که خود و منتسبان شان را ارباب ملت می پندارند انداخته و نقاب لبخند خائنان اصلاح طلب که مردم تشنه را در هزارتوی تاریک و مخوف عمارت دهشتناک ولایت فقیه به امید قطره عدالتی سرگردان می کنند، کنار رفته است. مردم به جان آمده دیگر گول اصلاح طلبانی را نمی خورند که در جنگ قدرت با اصول گرایان، با شعارهای گمراه کننده، قیام 88 را در نطفه فاسد کردند و فریاد اعتراض مردم را به جنبش سبز کاهش داده و رهبرانی معرفی کردند که وعده بازگشت به عصر کشتار و تباهی خمینی دیو سیرت می دادند. آنان مردم را به بی راهه کشانده و زمینه ساز خاموشی جنبش شدند و با تداوم خفقان، شرایط را برای ظهور نوکیسگان عوام فریب پس از خود فراهم کردند. آخر تا چند سال می توان تناورترین کاخ ستم دوران را که پایه های کج آن در بستری از خون بنا شده، با شعار اصلاح ساختار از سرنگونی نجات داد و سرپا نگه داشت؟
صدای بلند شکست دیوارهای ضخیم کاخ بیداد از زلزله خیزش مردم ستم دیده در دی ماه به گوش می رسد. استبداد سیاه با تمام قوای سرکوب داخلی و پشتیبانی حامیان قدرتمند خارجی که به بهای حراج استقلال کشور دست و پا کرده، قصد خاموشی دوباره فریاد مردم را دارد. رژیم خون آشام برای حفظ بقای مصیبت بارش، مردم صلح جوی ایران را به آتش جنگ و تبدیل ایران به سوریه دیگر تهدید می کند. اما عزم راسخ مردم وطن پرست دیگر خاموشی نمی گیرد. رژیم کریه هر چه بخواهد ما را بفریبد، کتک بزند و زندان کند یا بکشد، مردم آگاه راه راستین رهایی از زنجیرهای زندان ظلمات جمهوری اسلامی را یافته اند. آنها با شعار کوبنده؛ اصلاح طلب، اصول گرا، دیگه تمومه ماجرا، رژیم مزور تا دندان مسلح را خلع سلاح کردند، با شعارصریح؛ مردم گدایی می کند، آقا خدایی می کند، ولایت فقیه را بی حیثیت ساختند و با شعار؛ استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی، آینده روشن کشور را تضمین کردند. ما بی چارگان بی چهره نیز دوشادوش هم وطنان دلیرمان در صف اول مبارزه هستیم و همراه با خروش مردم زجردیده، فریاد داد می کشیم. اما ما هرگز شعار مرگ نمی دهیم. ما این نظام بی آبرو را لایق ننگ می دانیم و خواهان مرگ و نابودی کسی نیستیم. ملت خردمند ایران پس از سرنگونی رژیم پلید، بر بستر خلل ناپذیر فرهنگ مردم فرهیخته و دانای این سرزمین، پایه های راست حکومتی بی همتا در جهان را پی گذاری خواهد کرد که قوانین انسانی و مترقی آن ضامن آزادی، عدالت و برابری باشد. فریب خوردگان و حقوق بگیران چماق به دست که از سر ناچاری خود را ارزان به مزدوری فروختند، به آغوش مهربان مردم بزرگوار ایران باز خواهند گشت. جانیان و خائنان و متجاوزان و دزدان، هر جای دنیا که پنهان شده باشند، در پیشگاه ملت محکوم اند و حقوق و ثروت به یغما رفته از حلقوم شان بیرون کشیده شده و به مردم برگردانده خواهد شد. آنان در زباله دان تاریخ، با داغ رسوایی بر پیشانی، بار گران ننگ را تا ابد به دوش خواهند کشید.
آری، ننگ بر هر چه مرگ بر! ما از ته جان فریاد می زنیم ننگ بر دیکتاتور. ننگ بر اصل ولایت فقیه. ننگ بر خامنه ای. چه زیباست بر دیوار روستاها و شهرهای ایران ما شعارهایی چون این نوشته باشد: خامنه ای، خامنه ای، ننگت باد. یاران، در مبارزه با جور جلادان ولایت، راهی طولانی و بس دشوار پیش روی ماست ولی روزی هست که در هوای پاکیزه و عطرآگین دشت های آلاله گون ایران زمین، دست در دست هم سرود صلح و آزادی بخوانیم.
نامه بی چهرگان - از قلب تاریکی -
به آدرس هم وطنان رنج کشیده.
برسد به دست همه زنان و مردانی که راهی به روشنایی می گشایند.
ایران، دی ماه 1396.