رکنیتز که سالها از نزدیک تحولات منطقه و نقش اسرائیل را دنبال کرده، عملیات اخیر موسوم به «طلوع شیران» را نه صرفاً یک واکنش نظامی، بلکه نقطه اوجی در یک راهبرد چنددهساله میداند؛ راهبردی که بهزعم او از دهه ۱۹۸۰ توسط بنیامین نتانیاهو آغاز شده است.
او می گوید: «نتانیاهو از همان ابتدا جمهوری اسلامی ایران را تهدید اصلی دید، زمانیکه حتی دیگران هنوز اسمی از آن نمیبردند، و هرگز از پیگیری آن هدف عقبنشینی نکرد.»
رکنیتز که نخستینبار در دهه ۱۹۸۰ با نتانیاهو آشنا شد، او را نه یک سیاستمدار سنتی بلکه یک استراتژیست اقتصادی توصیف میکند؛ فردی که اتاق فکرهای جهانی به تحلیلهایش اعتماد دارند. به باور او، موفقیت عملیات نظامی اخیر اسرائیل — بهویژه با دقت بالا و حداقل تلفات غیرنظامی — نهتنها جایگاه تلآویو را تثبیت کرده، بلکه نگاه واشنگتن را نیز تغییر داده است.
«این عملیات شبیه به عملیات انتبه بود؛ اسرائیل نه فقط از خود دفاع کرد، بلکه چیزی را انجام داد که بسیاری دیگر یا نمیتوانستند یا نمیخواستند انجام دهند».
وی همچنین ضمن تأکید بر حمایت دونالد ترامپ از اسرائیل پس از این حمله بر این باور است که «ترامپ حامی برندگان است. وقتی دید اسرائیل چقدر قاطع و مؤثر عمل کرد، حمایت کامل خود را اعلام کرد.»
دیپلماسی ابراهیم؛ افقی فراتر از خلیج فارس
رکنیتز که ریاست کمیته «میزگرد توافقنامههای ابراهیم» را برعهده دارد، معتقد است که این حمله، صرفنظر از ابعاد نظامی، دستاوردی مهم برای مسیر دیپلماسی آرام در منطقه نیز داشته است. به گفته او، کشورهایی چون امارات و مراکش نقش برجستهای در روند صلح ایفا کردهاند، اما یک بازیگر کلیدی اغلب نادیده گرفته میشود که آن بحرین است.
او می گوید: «بحرین قهرمان گمنام توافقهای ابراهیم است. در حالیکه با جمعیت عمدتاً شیعه و فشارهای داخلی مواجه است، اما حتی در مقاطع بحرانی، همچون پس از ۷ اکتبر، در کنار اسرائیل ایستاد.»
او همزیستی ادیان در بحرین را "واقعی" توصیف میکند و از احترام به جامعه کوچک یهودیان در این کشور بهعنوان الگویی از تحمل و دیپلماسی فرهنگی یاد میکند.
افقهای پیشرو: از ریاض تا غزه
یکی از نکات کلیدی مطرحشده توسط رکنیتز، احتمال پیوستن عربستان سعودی به توافقنامههای ابراهیم است. وی معتقد است که اگرچه شرایط هنوز حساس و پیچیده است، اما نشانههای همگرایی در مواضع رسمی سعودیها قابل مشاهده است.
رکتینز اظهار می کند:«به باور من عربستان همین حالا هم بهنوعی عضو غیررسمی توافقهای ابراهیم است. آنها گفتهاند که اسرائیل در خدمت ثبات منطقه است — و این حرف کمی نیست.»
او آینده منطقه را نه بر پایه ایدئولوژی، بلکه بر محور منافع مشترک، عملگرایی و توسعه منطقهای میبیند. او بر این باور است که دوران تساهل با گروههای تندرو به پایان رسیده و منطقه وارد فصلی تازه شده است.
دیدگاه کلی رکنیتز: خاورمیانه در حال پوستاندازی است
دیدگاه بابی رکنیتز نشان میدهد که حمله اسرائیل به زیرساخت هستهای ایران، نه صرفاً یک حادثه جنگی، بلکه یک لحظه تعیینکننده در بازتعریف جایگاه اسرائیل در منطقه بوده است. در حالیکه نظم قدیم در حال تزلزل است، نشانههایی از نظم جدیدی بر پایه قدرت هوشمند، دیپلماسی منطقهای و واقعگرایی ژئوپولیتیک به چشم میخورد.
در این گذار تاریخی، نقشی که ایران، اسرائیل، ایالات متحده و بازیگران عرب منطقه ایفا میکنند، نهفقط آینده سیاست خاورمیانه، بلکه مفهوم ثبات و امنیت در جهان را نیز بازتعریف خواهد کرد.